زین چمن گر لاله ذوق از تاج شاهی میبرد
غنچه سر در جیب خویش از بیکلاهی میبرد
حاصل کردار خود دارد به دامن هرکه هست
میرود برق و ز خرمن رنگ کاهی میبرد
کاش بخت تیره از سر سایه بردارد مرا
برق ره بر خرمن من زین سیاهی میبرد
رهرو عشق تو آسایش چه میداند که چیست
پای در آب از برای خار ماهی میبرد
پاک نتواند کند کین مرا زان دل سلیم
آب چشم من که از مژگان سیاهی میبرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.