کدام دل که ز تاب حسد گداخته نیست
که عندلیب بجز در شکست فاخته نیست
نوای تازه ز مرغان این چمن مطلب
که هیچ نغمه درین پرده نانواخته نیست
کدام جام و صراحی، چه شیشه و ساغر
همین کدوست درین انجمن که ساخته نیست
صفای دل همه از فیض آتش عشق است
که موم صاف نباشد اگر گداخته نیست
جدا ز ابروی او در نظر سلیم مرا
هلال عید، کم از تیغ برفراخته نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.