گنجور

 
سحاب اصفهانی

کس را جمال نقش به جز حسن حال چیست

وان را که حسن حال نباشد کمال چیست

شعراست هیچ و شاعری از هیچ هیچ تر

در حیرتم که بر سر هیچ این جدال چیست؟

یک تن نپرسد از پی ترتیب چند لفظ

ای ابلهان بی هنر این قیل و قال چیست؟

از بهر مصرعی دو که مضمون دیگری است

چندین خیال جاه و تمنای مال چیست؟

شعر اصلش از خیال بود حسنش از محال

تا از خیال اینهمه فکر محال چیست؟

از چند لفظ یاوه نزد لاف برتری

هر کس که یافت شرم چه و انفعال چیست؟

صد نوع ازین کمال بر اهل رای و هوش

با حسن ذات عامی نیکو خصال چیست؟

گیرم که نظم بحر در و کان گوهر است

با نثر کلک داورد دریا نوال چیست؟