روشن از شعلهٔ دل عارض جانانهٔ ماست
شمع را روشنی از آتش پروانهٔ ماست
حاجتی نیست که پرسی ز کسی در همه شهر
خانهای را که ندانی تو همین خانهٔ ماست
عاقلی گر نبود شیوهٔ طفلان چه عجب
سرو کار همه با این دل دیوانهٔ ماست
مست عشق نو نشاید همه کس ورنه شوند
عالمی مست ازین می که به پیمانهٔ ماست
کردهام من به وفا شُهره در این شهر تو را
بستهٔ دام تو خلقی همه از دانهٔ ماست
کردهام من به وفا شُهره در این شهر تو را
بستهٔ دام تو خلقی همه از دانهٔ ماست
دل درین سینه یکی ناله که میخواست نکرد
وای بر حسرت جغدی که به ویرانهٔ ماست
گر نه فریاد غریبانهٔ من رهبر اوست
غم چه داند که در این شهر کجا خانهٔ ماست
زود باشد که جهانی همه از جان گذرند
کز (سحاب) آفت جانها غم جانانهٔ ماست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کاف و نون جزوی از اوراق کتب خانه ماست
قاف تا قاف جهان حرفی از افسانه ی ماست
طاق پیروزه که خلوتگه قطب فلکست
کمترین زاویه ئی بر در کاشانه ی ماست
گر چراغ دل ما از نفس سرد بمرد
[...]
شورش مغز جنون نالهٔ مستانهٔ ماست
شانهٔ طرهٔ آشفتگی افسانهٔ ماست
بال و پر نیست که خود را برساند جایی
گریهٔ شمع به نومیدی پروانهٔ ماست
اختیار سر ما تیغ محبت دارد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.