سوزد هزار شمع به بیت الحزن مرا
زین داغها که از تو فروزد به تن مرا
خواهم ز دلبران جفا پیشه داد دل
یک چند دل اگر بگذارد به من مرا
ناصح بدست دل بگذار اختیار من
یا وارهان ز دست دل خویشتن مرا
پیمان ز بد گمانی من هر گهی شکست
افزود مهر آن بت پیمان شکن مرا
دستی که باشدم به گریبان چه می کنی
روزی که باشد از تو به جیب کفن مرا
شادم که پا ز انجمن این و آن کشید
از بس (سحاب) دید به هر انجمن مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر حاکی از احساس عمیق اندوه و درد شاعر است. او از سوختن شمعها در بیت الحزن (محل ناراحتی) خود سخن میگوید و از داغهایی که از معشوق بر تنش مینشیند، lament میکند. شاعر آرزو دارد که عشق و محبت دلبران، که گاهی به او جفا میکنند، به او بازگردد. او از ناصح میخواهد که در دلش دخیلی نکند و یا او را از دردهای قلبی آزاد کند. همچنین، او به پیمانهای شکسته و جفاهای معشوق اشاره میکند و از اینکه در این رنجها، همچنان از جمع دوستان دوری گزیده است، ابراز خوشحالی میکند. در کل، شعر بیانگر رسوایی عشق و غم ناشی از دلشکستگی است.
هوش مصنوعی: هزاران شمع به خاطر غم و اندوه من میسوزند، چرا که این دردها و داغها از تو بر تن من میریزند و قلبم را میسوزانند.
هوش مصنوعی: میخواهم از معشوقان ستمگر دلربایی کنم و مقداری از دل خود را به من بسپارند، اگر دلشان این اجازه را بدهد.
هوش مصنوعی: ای نصیحتگر، یا به من اختیار دل را بسپار تا من خودم را رها کنم، یا اینکه مرا از بند دل خود آزاد کن.
هوش مصنوعی: هر بار که به خاطر بدگمانیام با تو به مشکل میخورم، عشق و محبت من به آن معشوقه پیمانشکنی که تو هستی، بیشتر میشود.
هوش مصنوعی: وقتی روزی به سراغم بیایی که جسمم درون کفن باشد، چه کاری میخواهی با دستی که به گریبان من است انجام دهی؟
هوش مصنوعی: شادم که از جمع دوستان و آشنایان فاصله گرفتهام، چون بارها دیدهام که در هر جمعی فقط به من توجه میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون شمع سوخت آتش محنت تن مرا
غم پاره پاره ساخت دل روشن مرا
بر من بسوخت در غم عشقت دل رقیب
شادم که غم بسوخت دل دشمن مرا
واجب شد اجتناب من از ماه پیکران
[...]
خون می چکد چو غنچه گل از سخن مرا
تیغ برهنه ایست زبان در دهن مرا
در هیچ جا قرار ندارم چو آفتاب
مهر رخ تو کرده چنین بی وطن مرا
پروانه را به بزم خود ای شمع ره مده
[...]
عشقت چو شمع سوخت سراپا تن مرا
چون موم و رشته پیرهن و دامن مرا
سوز درون گداخته از بس که جان من
با هم شمرده تن نخ پیراهن مرا
من عندلیب گلشن تصویر گشتهام
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.