گنجور

 
سحاب اصفهانی

ای ذات تو افتخار دنیا

نازان به تو امهات و آبا

عنوان کتاب آفرینش

از نام تو یافته است طغرا

با جوهر اولین وجودت

از شایبه ی دویی مبرا

شد جای تو در جهان و باشد

بحری به میان قطره یی جا

از ریزش آستین وجودت

دامان ثری است بر ثریا

آثار جلال ذوالجلال است

چتر مه و مهر عالم آرا

انوار نهان خویش را کرد

از روی تو ایزد آشکارا

افلاک کجا و سجده ات لیک

خم کرده قدی به این تمنا

از فیض مدیح کیست زین سان

اشعار (سحاب) رشک شعرا

 
 
 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
خواجه عبدالله انصاری

کن اذا احببت عبدا

للذی تهوی مطیعاً

لن تنال الوصل حتی

تلزم النفس الخضوعا

ولو قلت مت مت سمعاً و طاعة

[...]

ابوعلی عثمانی

فَافْتَرَقْنا حَوْلاً فَلَمّا الْتَقَینا

کانَ تَسْلیمُهُ عَلیَّ وَداعاً

سنایی

احسنت و زه ای نگار زیبا

آراسته آمدی بر ما

امروز به جای تو کسم نیست

کز تو به خودم نماند پروا

بگشای کمر پیاله بستان

[...]

انوری

ای خصم تو پست و قدر والا

وی عقل تو پیر و بخت برنا

ای کرده به خدمت همایونت

هفت اختر و نه فلک تولا

ای پار گشاده بند امسال

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق

که خواستم از تو زابلهی من

گفتی که رهیم نیست اینجا

ته تو نه رهی تو نه کاهت

ای عشوه فروش باده پیما

انبار و رهی چه حاجت ای خر

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه