گر یار بحالم نظری داشته باشد
باشد که زحالم خبری داشته باشد
آن ماه مقامش بفلک هست که چون ماه
از شعله ی آهم حذری داشته باشد
گفتی سحر آیم ز وفا در برت اما
مشکل ز پی امشب سحری داشته باشد
گویند کسی از بر یار آمده یا رب
از آمدن او خبری داشته باشد
از عشق تو و چشم ترم آگهی آن راست
از عشق کسی چشم تری داشته باشد
هرگز نبود شکوه ز بیداد سپهرش
هر کس چو تو بیدادگری داشته باشد
گو داشته باشد کسی آن چشم مپندار
طرز نگهش را دگری داشته باشد
جان داد (سحابش) بامیدی که پس از مرگ
گاهی بمزارش گذری داشته باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خوش آنکه غم سیمبری داشته باشد
وز غم همهدم چشم تری داشته باشد
صاحبنظر آنست که چون چشم گشاید
با ماهلقایی نظری داشته باشد
ثابتقدم آنست که غافل ننشیند
[...]
ای کاش که این سینه دری داشته باشد
تا یار ز دردم خبری داشته باشد
یا با دل ما صبر سری داشته باشد
یا رحم بر آن دل گذری داشته باشد
تا کی گذرد عمر کسی در غم هجران
[...]
آن شوخ ز حالم خبری داشته باشد
وین ناله بدان دل گذری داشته باشد
پیداست پریشانی زلفش ز حد افزون
گویا به دل خسته سری داشته باشد
مستانه رود سر زده تا بر سر آن کوی
[...]
مشتاق تو گر نامهبری داشته باشد
چون اشک هم از خود سفری داشته باشد
از آتش حرمان کف خاکستر داغیست
گر شام امیدم سحری داشته باشد
چون شمع بود سربه دم تیغ سپردن
[...]
جانان ز من آیا خبری داشته باشد؟
آه دل سوزان اثری داشته باشد؟
خورشید چو دود دل ما، پرده نشین است
این تیره شب آیا سحری داشته باشد؟
ما شکوه، ز بی رحمی صیاد نداریم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.