گنجور

 
صغیر اصفهانی

توان بچار صفت بود مفتخر کان چار

چو کیمیا و چو عنقا بود ز کیمیابی

یک از چهار تواضع باختیار که آن

برون ز شیوهٔ خودداری است و بیتابی

دوم سخا که برای سخی عنان گیرد

ز طبع خاکی و بادی و ناری و آبی

سیم محبت نوعی که هرکه زین دریا

نخورد آب نبیند بخویش شادابی

چهارم است ترحم بزیر دست که آن

سبب شود به عنایات رب‌الاربابی

صغیر کام دو گیتی میسر است تو را

اگر که در طلب این چهار بشتابی