زالعلم حجاب الاکبرام د عقل سودائی
که دانائیست نادانی و نادانیست دانائی
بلی علمیکه بر جهلت بیفزاید از آن باید
کنی پرهیز ورنه میکشد کارت برسوائی
بتحقیق اطلبواالعلم ولو باالصین که گفت احمد
نبودش مقصد از آن علم جز علم شناسائی
بحکم ان بعض الظن اثم ای عالم خودبین
همان بهتر برندان دیدهٔ تحقیر نگشائی
از آن علمی که باد نخوت آرد باده خوردن به
تو و آن باد پیمائی من و این باده پیمائی
بعلم و عقل هرگز درنیایی ذوق عرفانرا
مگر عاشق شوی روزی وزین خوان لقمه بربائی
برو حالی بدست آور که عمری کردهای ضایع
اگر از رنج عقل و قال بیحاصل نیاسائی
توان دیدن صغیر از دل جمال شاهد یکتا
ولی هرگاه زین آئینه زنگ شرک بزدائی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به نقد علم و دانش میپردازد و بیان میکند که علم واقعی باید انسان را به درک و شناخت بهتر برساند، نه اینکه او را به خودبینی و خودپسندی دچار کند. در اینجا به اهمیت آگاهی و عشق به حقیقت اشاره شده و گفته میشود که علم و عقل بدون عشق به عرفان، نشاندهندهی نادانی است. از طرف دیگر، تأکید شده که باید از علمی که موجب نادانی میشود، پرهیز کرد و در نهایت، برای رسیدن به حقیقت و زیبایی، باید رنج و مشقت را با دل و جان پذیرفت. در این راستا، آگاهی و عشق به ذات و ریشهها در کسب علم، مورد تأکید قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که علم و دانش میتواند مانع از درک واقعی شود. در واقع، گاهی اوقات افراد با داشتن دانش، به اشتباه فکر میکنند که همه چیز را میدانند، در حالی که نادانیِ واقعی در درک عمیقتر مسائل و حقیقتها نهفته است. به عبارت دیگر، فهمیدن و دانستن برخی نکات میتواند موجب گمراهی انسان شود و او را از درک صحیح دور کند.
هوش مصنوعی: اگر دانشی موجب افزایش جاهلیت تو شود، از آن باید دوری کنی؛ وگرنه تو را به ورطهی خیانت و ذلت میکشاند.
هوش مصنوعی: به راستی علم را طلب کنید، حتی اگر شده به چین، زیرا احمد (پیامبر اسلام) مقصودش از علم تنها شناخت و معرفت بود.
هوش مصنوعی: به حکم اینکه برخی از گمانها گناه است، ای عالم خودبین، بهتر است که چشم تحقیر به دیگران ندوزی.
هوش مصنوعی: از علم و دانشی که فقط باعث خودبزرگبینی و فخر فروشی شود، هیچ سودی برای تو ندارد. این خودبزرگبینی و داشتن نوشیدنی که در دستان توست، در واقع به من هم مربوط میشود.
هوش مصنوعی: با دانش و عقل هرگز به درک عمیق عشق و عرفان نخواهی رسید، مگر اینکه روزی عاشق شوی و از سفره محبت لقمهای برگیری.
هوش مصنوعی: برو به دنبال حال و احوال خوبی باش که اگر زندگیات را بیهوده گذراندهای، لااقل از رنج و سختیهایی که کشیدهای، درس و تجربهای گرفته باشی.
هوش مصنوعی: اگر دل را از زنگار شرک پاک کنی، میتوانی زیباییهای یگانگی و فطرت واقعی را در چهره معشوق ببینی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بهار آمد من و هر روز نو باغی و نو جایی
به گشتن هر زمان عزمی به بودن هر زمان رایی
قدح پر باده رنگین به دست باده پیمایی
چو مرغ از گل به گل هر ساعتی دیگر تماشایی
نگاری با من و رویی نه رویی بلکه دیبایی
[...]
شبی تاری چو بیساحل دمان پر قیر دریائی
فلک چون پر ز نسرین برگ نیل اندوده صحرائی
نشیب و توده و بالا همه خاموش و بیجنبش
چو قومی هر یکی مدهوش و درمانده به سودائی
زمانه رخ به قطران شسته وز رفتن برآسوده
[...]
ایا بی حد و مانندی که بی مثلی و همتایی
تو آن بی مثل و بی شبهی که دور از دانش مایی
ز وهمی کز خرد خیزد تو زان وهم و خرد در وی
ز رایی کز هوا خیزد تو دور از چشم آن رایی
پشیمانست دل زیرا که تو اسرارها دانی
[...]
خرد را دوش میگفتم که ای اکسیر دانایی
همت بیمغز هشیاری همت بیدیده بینایی
چه گویی در وجود آن کیست کو شایستگی دارد
که تو با آب روی خویش خاک پای او شایی
کسی کاندر جهان بیهیچ استکمال از غیری
[...]
زهی اخلاق تو محمود همچون عقل و دانائی
زهی ایام تو مشکور همچون عهد برنائی
امام شرق رکن الدینکه سوی حضرتت دایم
خطاب انجم و چرخست مولانا و مولائی
اضافت با کف رادت ز گیتی گنج پردازی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.