گنجور

 
صغیر اصفهانی

صاحب علم و عمل را رتبهٔ والاستی

قامت او در خور تشریف کرمناستی

هر که را علم و عمل حاصل نشد از قول حق

معنی بل هم اضل در حق او برجاستی

فخر در علم و ادب باشد نه در اصل و نسب

وین سخن قولولی خالق یکتاستی

علم باشد نور و تابد هر که را از حق بدل

دیده‌اش در این جهان و آن جهانی بیناستی

هر چه جز علم است‌ام روزت بکار آید ولی

علم همراه تو هم‌ امروز و هم فرداستی

علم را توصیف این بس کز برای بوالبشر

حق معلم گشت و شاهد علم الاسماستی

بهر تعلیم و تعلم هر کجا بنیاد شد

بهترین منزلگه و نیکوترین مأواستی

حل شود از علم هر جا مشکلی باشد صغیر

علم آری در جهان حلال مشکلهاستی