ای کحل چشم اهل نظر خاک پای تو
وی جان عاشقان همه یکسر فدای تو
آندم که پرده افکنی از روی خود بود
نقد روان زنده دلان رونمای تو
ای خاک بر سری که نشد خاک درگهت
ای وای بر دلی که نشد مبتلای تو
هستی تو آفتاب جهانتاب و جان ما
باشد چو ذره رقصکنان در هوای تو
زاهد در آرزوی بهشت است و وصل حور
ما را همین بس است بهشت لقای تو
بندم دو دیده چون تو بچشمم نهی قدم
تا ننگرند مدعیان نقش پای تو
عالم برای من بود و من برای دل
باز آی ای کسی که بود دل برای تو
یابد ز نو حیات و برآرد سر از لحد
گر مرده بشنود سخن جانفزای تو
گر من امید لطف تو دارم بعید نیست
سلطانی و نظر بتو دارد گدای تو
با آنکه گل بلطف و صفا شهره شد بود
کمتر ز خار در بر لطف و صفای تو
ای سرو چون بباغ روی دارد آرزو
کاید صغیر سایهصفت در قفای تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عشق و زیبایی معشوق میپردازد و از ارادت و دلدادگی عاشق به معشوق سخن میگوید. شاعر با استفاده از تشبیهها و استعارهها، معشوق را به خورشید و زندگی تشبیه میکند و عشق به او را مایه حیات میداند. زاهدان و مردم عادی تنها به بهشت و نعمتهای آن فکر میکنند، ولی عاشق برایش تنها وصال معشوق کافی است. شاعر همچنین به اندوه و دلشکستگی از دوری معشوق اشاره میکند و ابراز امیدواری میکند که عشق او بتواند روح مردهها را زنده کند. در نهایت، شعر یک پیام قوی درباره قدرت عشق و حضور معشوق در زندگی فردی است.
هوش مصنوعی: ای دوست عزیز، تو را مظهر زیبایی و جاذبه میدانند و همهی عاشقان در عشق تو غرق شدهاند و برای تو جان خود را فدای میکنند.
هوش مصنوعی: زمانی که تو پرده را از روی خود کنار بزنی، جانهای زنده و احساسات عمیق ما، بهراستی به تماشای زیبایی و وجود تو خواهند نشست.
هوش مصنوعی: ای کاش سرنوشت من به تو نمیرسید و دلم به عشق تو گرفتار نمیشد.
هوش مصنوعی: وجود تو همچون خورشید درخشان و روشن است و روح ما نیز مانند ذرهای است که در هوای تو به رقص درآمده است.
هوش مصنوعی: زاهد به دنبال بهشت و دیدار حوریان است، اما برای ما کافی است که به تو برسیم و در حضور تو باشیم.
هوش مصنوعی: چشمانم را میبندم تا هنگام قدم زدن تو، نگاه حسودان به ردپای تو نیفتد.
هوش مصنوعی: جهان به خاطر من وجود داشت و من به خاطر دلِ تو آمدهام، ای کسی که دل به خاطر تو میتپد.
هوش مصنوعی: اگر مرده، صدای جانبخش تو را بشنود، دوباره به زندگی بازمیگردد و از قبر سر بلند میکند.
هوش مصنوعی: اگر من به رحمت و لطف تو امیدوارم، بعید نیست که یک گدا نیز بتواند مورد توجه و نظر یک پادشاه قرار بگیرد.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه گل به خاطر لطافت و زیباییاش معروف شده، اما در کنار لطف و صفای تو، کمتر به چشم میآید.
هوش مصنوعی: ای درخت سرو، چون زیبایی تو در باغ جلوهگر است، جوانان کمسن و سال نیز آرزو میکنند که در سایه تو باشند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در کوه پیش کبکان خواندم ثنای تو
کبکان شدند بسته به دام بلای تو
بر چشم سرمه کرده دویدند تا همه
روشن کنند دیده به عز لقای تو
ای چرخ پیر بندهٔ تدبیر و رای تو
ای اختران چرخ همه خاک پای تو
هرچند روشناند و بلند آفتاب و ماه
دارند روشنی و بلندی ز رای تو
جز کردگار عالم و سلطان روزگار
[...]
ای صدر دین و دنیا بادا بقای تو
منشیندا کسی بجز از تو بجای تو
بیگانه باد با تو غم و آشنا طرب
بادا ببحر لهو طرب آشنای تو
بر کلک تست تکیه گه ملکت زمین
[...]
ای فخر روزگار من اندر ثنای تو
با دست عمر آنکه نجوید رضای تو
دارنده جهانی و جان آفرین خلق
منت بود که جان بدهند از برای تو
هربنده ای که طاعت تو ناورد به جای
[...]
ای بر میان چرخ کمر از وفای تو
وی بر زبان خلق دعا و ثنای تو
آراستست خطبه بفرخنده نام تو
وافروختست سکه بفر و بهای تو
انصاف نوبهار ز تاثیر عدل تست
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.