دهنش هیچ و از آن بوسه تمنا دارم
جای خنده است کز او خواهش بیجا دارم
با خیال رخ لعل لب و زلفش عمریست
خون بدل شور بسر سلسله برپا دارم
فارغ ز سبحه و زنارم و از مسجد و دیر
تا سر و کار بدان زلف چلیپا دارم
کار من عاشقی و مستی و شاهد بازیست
من از این کار نه انکار و نه حاشا دارم
همه دارند به یوسف نظر رغبت و من
رشک بر حال پریشان زلیخا دارم
نخورم حسرت جام و نکشم منت جم
تا که از خون جگر باده مهیا دارم
صحبت مردم دانا طلب ایدوست که من
هر چه دارم همه از صحبت دانا دارم
واعظم گفت بترس از صف محشر گفتم
با ولای علی از حشر چه پروا دارم
دامنم از گنه آلوده و غم نیست صغیر
که به دامان علی دست تولا دارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شاعرانه در مورد عشق، تمنا و احساسات عمیق انسانی است. شاعر عشق خود را به معشوقهاش بیان میکند و از خواستههایش از او صحبت میکند، حتی اگر این خواستهها بیجا باشند. او به زیبایی معشوقهاش اشاره میکند و عشق و شیفتگیاش را از زلیخا و یوسف نیز فراتر میبرد. همچنین، شاعر به زندگی عاشقانهاش میبالد و از گناهان و نگرانیها دوری میجوید، چون به ولایت علی اعتقاد دارد و در راستای عشق و محبت زندگی میکند. در نهایت، او نشان میدهد که تمامی داراییهایش از گفتگو با دانایان و حقیقتطلبان ناشی میشود.
هوش مصنوعی: در دهن او هیچ نیست و من آرزوی یک بوسه از او را دارم. این خواستهی من جای خنده دارد، زیرا از او تقاضایی غیرمعقول دارم.
هوش مصنوعی: مدتهاست که به خاطر تصور چهره زیبا و لبهای سرخ او و همچنین زلفهایش، دلم پر از شور و التهاب است و این احساس را با خودم حمل میکنم.
هوش مصنوعی: از عبادتهای رسمی و آداب مذهبی فاصله گرفتهام و هیچ اهمیتی به مکانهای مذهبی نمیدهم؛ تنها دغدغهام زیبایی و جذبه موی آن معشوق است.
هوش مصنوعی: من به عاشقی و شیدایی و بازی با معشوق مشغول هستم و هیچ گونه پنهانکاری یا انکاری در این مورد ندارم.
هوش مصنوعی: همه به زیبایی یوسف دل بستهاند و من به حال زلیخا که در جدالی درونی با عشق و احساسش به یوسف قرار دارد، حسادت میکنم.
هوش مصنوعی: نمیخواهم برای نوشیدن شراب، حسرت چیزی را بخورم و منت کسی را بکشم؛ چون هماکنون از دلتنگی و رنج خود شرابی آماده دارم.
هوش مصنوعی: برای بهبود و یادگیری، باید با افراد بادانش و حکیم در ارتباط باشید، زیرا من هر آنچه که دارم و میدانم، مدیون صحبت و همراهی با این افراد هستم.
هوش مصنوعی: بزرگوار گفت از صف محشر بترس، من پاسخ دادم که به خاطر ولایت علی، از روز محشر هیچ نگرانی ندارم.
هوش مصنوعی: دامن من آلوده به گناه نیست و غم و اندوهی ندارم، زیرا به دامن علی (علی بن ابیطالب) پناه بردهام و محبت او را دارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
منم این بی تو که پروای تماشا دارم
کافرم گر دل باغ و سر صحرا دارم
بر گلستان گذرم بی تو و شرمم ناید
در ریاحین نگرم بی تو و یارا دارم
که نه بر ناله مرغان چمن شیفتهام
[...]
مدتی شد که من از عشق تو سودا دارم
غم و اندوه تو را در دل و جان جا دارم
یوسف مصر ملاحت شدی ای جان عزیز
ور نه من با تو چرا مهر زلیخا دارم
گوئیم دست بدار از خود و در ما پیوند
[...]
دیده پر نم ز غم زمزم و بطحا دارم
دیدن کعبه بدین دیده تمنا دارم
راویه چشم تر و زاد غم و راحله شوق
بهر این ره همه اسباب مهیا دارم
خار پایم شده خاک وطن ای کاش کند
[...]
طمع بوسه از آن لعل شکر خا دارم
خیر از خانه در بسته تمنا دارم
چون قدح چشم به احسان صراحی است مرا
روزی خود طمع از عالم بالا دارم
چه کند با جگر سوخته چندین خار
[...]
همه جانب قدم مرحلهپیما دارم
روشناس غم عشقم، همهجا جا دارم
غیرتم با تو چنان است که شبها به خیال
جنگ پهلوی تو با صورت دیبا دارم
از پی نقش پی ناقه نیم سرگردان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.