تنها نه خاکیان به تو جیحون گریستند
در ماتم تو جن و ملک خون گریستند
خاکم به سر، برآر سر از خاک و درنگر
تا بر تو آسمان و زمین چون گریستند
چون سیل خون نشست زمین را که عرش و فرش
از حد و نظم و ضابطه بیرون گریستند
تا از عطش کبود شدت لب فرات و نیل
از رود دیده سیل جگرگون گریستند
تا بر سنان سرت سوی گردون بلند شد
بر فرشیان ملائک گردون گریستند
هرچند خود ز اهل زمین سر زد این عمل
افلاکیان بر اهل زمین خون گریستند
یک تن ز صد هزار کست جرعه ای نداد
با آنکه برتو آن فرق دون گریستند
بر تشنگان کشته ی کوی تو کاینات
از زخم کشتگان تو افزون گریستند
شد جیب روزگار به خون رشک لاله زار
خلقی ز بس به پهنه و هامون گریستند
افسردگان بزم عزایت به جای اشک
از آتش درون همه کانون گریستند
عبهر به دشت و لاله به بستان و گل به باغ
از جویبار دیده طبرخون گریستند
شد این عزای خاص چنان عام تا به هم
هشیار و مست و عاقل و مجنون گریستند
آن روز خون خود به رکاب ار کست نریخت
در ماتم تو عالمی اکنون گریستند
بعد از تو زندگان جهان را کم است باز
صد بحر اگر به طالع وارون گریستند
سوزند آفرینش اگر در غمت سزاست
برداغ ابتلای تو این سوختن بجاست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به ماتم و سوگ بزرگوارانهای اشاره میکند که به خاطر انسانهای خاص و بزرگ برپا شده است. او میگوید که تنها انسانها از این غم گریه نکردهاند، بلکه همه موجودات، از جن و فرشته گرفته تا طبیعت، تحت تاثیر فقدان این شخصیت بزرگ قرار گرفته و گریستهاند. حتی زمین و آسمان از شدت اندوه به هم بریده و بینظم شدهاند. شاعر به تشنگی و درد بسیاری از کسانی که در کوی این بزرگوار جان باختهاند اشاره میکند و به حال و روز جامعهای که افسرده و بیقرار است، میپردازد. او تصریح میکند که این سوگ تنها به یک گروه خاص اختصاص ندارد و همه افراد، حتی دیوانهها و مستها، از این غم به شدت متاثر شدهاند. در نهایت، شاعر با بیان این نکته که پس از زندگی این عزیز، دنیا به آرامش نخواهد رسید، احساس سوختن و آتش سوزی درون را در قلب آفرینش به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: تنها مردم جهان به خاطر تو گریه نکردند، بلکه فرشتگان و موجودات غیرمادی نیز در سوگ تو اشک ریختند.
هوش مصنوعی: من در خاک و غم غرق شدهام، از خاک سر بلند کن و نگاهی به آسمان و زمین بینداز که چگونه بر تو اشک میریزند.
هوش مصنوعی: زمانی که خون مانند سیلی بر روی زمین جاری شد، آسمان و زمین از نظم و قاعده خارج شدند و به گریه و زاری پرداختند.
هوش مصنوعی: به خاطر تشنگی شدید، رنگ لبهای فرات و نیل مثل آبی تیره و غمانگیز شده و اشکهای دلها جاری گشته است.
هوش مصنوعی: زمانی که سر تو به سمت آسمان بلند شد، فرشتگان بر زمین برای تو اشک ریختند.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه این عمل از سوی اهل آسمان بوده، مردم زمین به خاطر آن گریه کردند.
هوش مصنوعی: از میان صد هزار نفر، هیچکس یک جرعه آب به تو نداد، در حالی که بر سر تو آن فرق دون (فرد نادان) گریه کردند.
هوش مصنوعی: تشنگان عشق تو، که به خاطر تو جان باختهاند، به قدری زخمهای دلشان سنگین است که جهان به خاطر آنها گریه میکند و به سوگ نشسته است.
هوش مصنوعی: روزگار به قدری غمگین و خونین شده که مانند لالههای زار در حال اشک ریختن است و خیلیها به خاطر این وضعیت، در دشت و بیابان ناله و گله میکنند.
هوش مصنوعی: حضور افسردگان در مراسم عزای تو به جای اشک ریختن، احساسات درونیشان را به شکل آتش میسوزانند و این موضوع باعث میشود که همه در آتش اندوه خود بگریند.
هوش مصنوعی: در دشت گلهای زیبایی شکفتهاند و در باغ، لالهها به وضوح خودنمایی میکنند. در حالی که در کنار جویبار، باری از غم و اندوه به چشم میخورد که همچون اشک میریزد.
هوش مصنوعی: این عزای ویژه به حدی فراگیر شد که همه، چه هشیار و چه مست، چه عاقل و چه دیوانه، به گریه و اندوه پرداختند.
هوش مصنوعی: در آن روز اگر کسی برای تو خون خود را نریخت، امروز جهانی در سوگ تو به گریه نشسته است.
هوش مصنوعی: پس از تو، زندگی برای جهان کم ارزش شده است، حتی اگر صد دریا هم به خاطر سرنوشت بد به غم بیفتند.
هوش مصنوعی: اگر آفرینش به خاطر غم تو بسوزد، این سوختن برای مبتلا شدن به درد تو مناسب است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.