شاهی که برد سجده به خاک درش افلاک
آغشته به خون خفت به خاکش تن صد چاک
آن سر که ز گیسوی نبی داشتی افسر
لب تشنه و مجروح شد آویزه ی فتراک
یک دشت فزون خیره کش بی گنه آویز
نز قهر ولی بیم و نه از خشم خدا باک
زین سو همه سستی تن و سختی پیمان
زان سو همه تیغ ستم و بازوی چالاک
سرهای عطش سوخته یکسر همه برنی
تن های لگدکوفته یکسان همه با خاک
تن ها به تب آشفته تر از سینه مجروح
جان ها به لب آزرده تر از خاطر غمناک
ز آن سفله ی شامی به بنات شه یثرب
خاکم به دهان قصد پرستاری حاشاک
بی دیده حشمت نگرستن به چه زهره
چهر حرم حرمت کل صرصر هتاک
ذوق تو فرامش نکند ذایقه ی صبر
شیرینی شکر نبرد تلخی تریاک
خون تو امان بخش دماء دو جهان است
حرف است که خون می نتوان کرد به خون پاک
بی فر تولای تو توحید صفایی
آمیخته کفری است به صد زندقه و اشراک
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی مظلومیت و خونخواهی امام حسین (ع) در واقعه کربلا است. شاعر به توصیف حال و روز این امام بزرگوار میپردازد که در زیر دستان ستمگران و با ظلم و جفا جان داده است. او از خشونت، بیرحمی و بیحرمتی دشمنان حسین صحبت میکند و به درد و رنج افرادی که در این واقعه حضور داشتند اشاره میکند. همچنین به ناپاکی و کفر افرادی که به امام حسین ظلم کردند، اعتراض میکند و در نهایت از خون او بهعنوان منبعی مقدس و پاک یاد میکند که میتواند باعث نجات انسانها شود. این شعر تلاشی است برای زنده نگهداشتن یاد و پیام حقطلبی حسین و محکوم کردن ظلم و فساد.
هوش مصنوعی: شاهی که قدرت و عظمتش باعث سجده کردن آسمانها بر درگاهش بود، در پایان به خاک افتاد و بدنش در جنگ و نبردها چاکچاک شد.
هوش مصنوعی: آن سَر که تاجدار و زیبا بود، اکنون به خاطر تشنگی و زخمهایش افتاده و در حال آویختن به دامان سرنوشت است.
هوش مصنوعی: در یک دشت وسیع، بیگناهی در حال آسیب دیدن است، ولی هیچ ترسی از قهر و خشم خدا ندارد.
هوش مصنوعی: از این طرف، تنها ضعف و ناتوانی وجود دارد و از آن طرف، همهچیز با ظلم و ستم همراه است و نیرویی قوی در کار است.
هوش مصنوعی: سرهای تشنه و سوخته به طور کامل در کنار هم قرار دارند و بدنهایی که زیر پا ماندهاند، همه به یک اندازه با خاک یکی شدهاند.
هوش مصنوعی: تنها در عذابی شدید و بیقراری به سر میبرند و سینهها به خاطر زخمهای عمیق در رنج هستند. جانها نیز در نهایت خستگی و تیرگی قرار دارند و از غم و اندوه به شدت آشفته هستند.
هوش مصنوعی: از آن فرد پست شامی، خاکم به دهان این دختران شهر یثرب را به قصد پرستاری میکشم، اما چنین چیزی محال است.
هوش مصنوعی: با چشمی خالی و بدون قدرت نمیتوان به زیباییها نظر افکند. چگونه میتوان به چهرهی زیبا و با حرمت حرم نگاه کرد در حالی که آن حرم در برابر طوفان بیاحترامی قرار دارد؟
هوش مصنوعی: ذوق و شوق تو باعث میشود که طعم صبر را فراموش نکنم. تلخی تریاک را شیرینی شکر از بین نمیبرد.
هوش مصنوعی: خون تو باعث نجات و زندگی دو جهان است و این فقط یک ادعا نیست که بتوان خون را با خون ناپاک عوض کرد.
هوش مصنوعی: در وجود من، محبت و ارادت به تو، مانند صفایی دارد که اگر در آن کفر و زندقه و شرک هم باشد، هیچ تفاوتی نخواهد کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کافور تو با کوس شد و مشک همه ناک
آلودگیت در همه ایام نشد پاک
امسال که جنبش کند این خسرو چالاک
روی همه گیتی کند از خارجیان پاک
تا روی به جنبش ننهد ابر شغبناک
صافی نشود رهگذر سیل ز خاشاک
هرگز چو قوامی نبود نان پز چالاک
نانم ز دم گرم و خمیرم ز دل پاک
برزیگر وهمم بخم داس تفکر
گندم درو از مزرعه طبع هوسناک
در آسگه خاطر من ساخته ایزد
[...]
تا جامه هستی ز غم عشق نشد پاک
در جستن معشوق نه عاشق چالاک
تا روح مجرد نشد از قید علایق
کی همچو مسیحا بتوان رفت برافلاک
کی نور تجلی جمال تو توان دید
[...]
زین تعزیه، هر شام شفق نیست بر افلاک
خورشید بدامان فلک چشم کند پاک!
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.