گنجور

 
صفایی جندقی

خلفی دیگرم ز مکمن غیب

پای در معرض شهود نهاد

اصدق القائلین چو داده خبر

در نبی از عداوت اولاد

عقل از او آیت امانت دید

نفس از او وعده ی امانت دید

دل ز وی برد بوی ناکامی

دیده از وی کشید نقش مراد

قفل های ملالم از یک سوی

بست بر دل به احتمال عناد

باب های نشاطم از یک سمت

بر رخ آمد فرا به بوی و داد

باری امیدم از خدای ودود

که بهر حالت از صلاح و فساد

در بد و نیک خلق باقی عمر

همه توفیق صبر و شکر دهاد

الغرض از برای مولودش

تا بدانند کی ز مادر زاد

احمدآورد سر میانه ی جمع

وین دو مصرع مرا نمود انشاد

بوالحسن زاده ی صفائی را

جاودان عقل و عمر افزون باد

۱۲۸۹ق

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode