بدین اخلاص و صدق و بی ریایی
بدین پرهیز و زهد و پارسایی
گرفتار بتی گشتم که زیبد
کنیزش خوب رویان ختایی
رضاجویی حیاخویی صفا دوست
بری از رسم و راه بی وفایی
لبش خندان دلش خرم سرش گرم
به کار دوستی و آشنایی
دلم را برد و نیکو داشت وه وه
به دل داریش بعد از دل ربایی
بیا ای پادشه ز آنچشم و ابرو
بیاموز آیت کشور گشایی
چو گلبن قامتش در جلوه سازی
چو سنبل گیسویش در مشک سایی
ولی گلبن کجا وین استقامت
ولی سنبل کجا وینسان رسایی
ترا باید ستایش بر وفایت
نزیبد دیگران را خودستایی
چنان کز وی نیاید جز محبت
شکیبایی نیاید از صفایی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بدو زیباست ملک و پادشایی
که هرگز ناید از ملکش جدایی
سر راهت نشینم تا بیایی
در شادی به روی ما گشایی
شود روزی بروز مو نشینی
که تا وینی چه سخت بیوفائی
نصیر دین که چشم پادشائی
نبیند چون تو فرخ کدخدائی
جهان را کدخدائی جز تو نبود
چنان چون نیست جز یزدان خدائی
اگر گویم بهمت آسمانی
[...]
ز هر شمعی که جویی روشنایی
به وحدانیتش یابی گوایی
دلا در راه حق گیر آشنایی
اگر خواهی که یابی روشنایی
چو مست خنب وحدت گشتی ای دل
میندیش آن زمان تا خود کجایی
در افتادی به دریای حقیقت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.