عاشق اول هدیه ای کز بهر جانان بایدش
دست شستن از جهان دل کندن از جان بایدش
طالب جمع حواس خاطر و حفظ حضور
حلقه ها در گردن از زلف پریشان بایدش
گو به زلفی بند و زنجیر علایق در گسل
هرکه چون من رستگاری از دو کیهان بایدش
روی گو در خدمت پیر مغان برخاک سای
مفتی اسلامیان گر عقل و ایمان بایدش
ناله را تأثیر در نوشین لبان نبود بلی
هرکه سیمین ساعد آمد دل ز سندان بایدش
لعل سیراب تواش چون نیشکر باید مکید
جاودان گر تشنه کامی آب حیوان بایدش
هرکه خواهد دست دولت عقد کردن دوست را
رشته ها لعل تر از مژگان به دامان بایدش
دیر یا زود از غمت شادم که خواهم شد هلاک
نیست در خور مرمرا دردی که درمان بایدش
با کمال نقص از خلوت صفایی را مران
تا شناسد قدر صحبت از چه هجران بایدش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.