لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
صفایی جندقی

رسد چندانکه از ترکانم آزار

کند مهر تو افزون در دلم کار

ز دیدار توام باور شد امروز

که حور این نشئه نیز آید پدیدار

نه سروت می توان گرفتن به قامت

نه ماهت می توان خواندن به رخسار

کدامین ماه می گنجد در آغوش

کدامین سرو می آید به بازار

چه سرو است آنکه بارش ماه و خورشید

چه ماه آنکه برجش باغ و گلزار

تنک ریزی چو فرمایی تبسم

شکر بیزی چو بازآیی به گفتار

شکر خندت تنک ریزد به خرمن

شکر بیزت شکر ریزد به خروار

جدا گشتن برایت آنقدر سهل

که از رویت جدایی سخت و دشوار

دمی را هم غنیمت دان صفایی

که در دنیاست حور العین ترا یار

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
دقیقی

من اینجا دیر ماندم خوار گشتم

عزیز از ماندن دایم شود خوار

چو آب اندر شَمَر بسیار ماند

زُهومت گیرد از آرام بسیار

عنصری

منقش عالمی فردوس کردار

نه فرخار و همه پر نقش فرخار

هواش از طلعت ماهان پر از نور

زمینش از بوسۀ شاهان پر آثار

بتانی اندر و کز خط خوبان

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از عنصری
فرخی سیستانی

مرا با عاشقی خوش بود هموار

کنون خوشتر، که در خور یافتم یار

کنون خوشتر، که ناگاهان برآورد

مه دو هفته من سر ز کهسار

کنون خوشتر، که با او بوده ام دی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از فرخی سیستانی
ناصرخسرو

نبینی بر درخت این جهان بار

مگر هشیار مرد، ای مرد هشیار

درخت این جهان را سوی دانا

خردمند است بار و بی‌خرد خار

نهان اندر بدان نیکان چنانند

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه