منتظر جمال او انس و اجنه و ملک
آینه دار طلعتش هفت زمین و نه فلک
جوهر دل نهان بود تا نرسی به عاشقی
قلب تو کی روا شود تا نزنی بر این محک
آن الم از دلم نشد نیم دمک برون که او
بر سر کشتهٔ عدو رفت و نشست یک دمک
چون ز حوالی دلم خون نرود به هر طرف
خنجر غمزه های او زخم زده است رگ به رک
خال تو را به چشم خود جای دهم چو مردمک
گر تو قبول می کنی یک نظر ای پسر عمک
جا کرده همچو جان غم جانانه رگ به رگ
الماس ریزه سوده و بر جان زده نمک
هر دم چه می زنی ز ندامت دو کف به هم
گر می زنی به دیدهٔ غمدیده زن نمک
بر صفحه غیر وصف یکی بیشتر نبود
اوراق این کتاب چو دیدیم یک به یک
ای دل چه می روی ز پی دل که در جهان
بر این گریز پا نرسیده کسی به تک
من کیستم که عشق نورزم به روی او
جا کرده است مهر رخش در دل ملک
در فکر آن دهان و ز تعبیر آن کمر
افتاده ایم ما به میان یقین و شک
از کس گره به جبهه سعیدا نمی زنیم
این نقشه را ز صفحهٔ دل کرده ایم حک
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مفکن به غمزه بر دل مجروح من نمک
وز من به قله سر مکش ای قبلهٔ نمک
دانم کز آب گرم دو چشمم به یک زمان
بگدازی از همه شکری یا همه نمک
ای ترک ماهچهره چه باشد اگر شبی
[...]
این گربه چشمک این سگک غوری غرک
سگسارک مخنثک و زشت کافرک
با من پلنگ سارک و روباه طبعک است
این خوک گردنک سگک دمنه گوهرک
بوده سگ رمنده و اکنون به بخت من
[...]
والا یمین ملت و اسلام بار یک
آن در صفات آدمی و در صفا ملک
آن حاتم زمانه که دست سخاش کرد
آثار حاتم از ورق روزگار حک
وان چرخ کامکار که خورشید تیغ او
[...]
ای پیکر خجسته، چه نامی؟ فدیت لک
دیگر سیاه چرده ندیدم بدین نمک
خوبان سزد که بر درت آیند سر به سر
وانگاه خاک پای تو بوسند یک به یک
هم ظاهر از دو چشم تو گردیده مردمی
[...]
ای شرمسار روی تو خورشید بر فلک
وای خیره در فروغ جمال تو مردمک
در آسمان حسن برافکن نقاب را
تا در کمال حسن تو حیران شود فلک
ای باد اگر به سوی نگارم گذر کنی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.