ای پیکر خجسته چه نامی فدیت لک
دیگر سیاه چرده ندیدم بدین نمک
در جواب او
دیدم کتان کهنه و گفتم فدیت لک
ارزد برم هنوز وصالت هزار لک
زان خار سوزنم عجب آمد که دوختند
از تار قرمزی بعذار کتان کلک
سرمای سرد اگر ندهد دست پوستین
هستیم پشت گرم زپشمینه و برک
کمخای خانبالغی و شرب زرفشان
هر کس که دید نقش پری خواند یا ملک
رخت بنفش و دگمه مثال درست و لعل
وان چشم بندو کرده مغرق زرو محک
چادر به تا شوال حجت هر دو بزشت
وی مجمره مکی از زر دامنت کلک؟
باید بپوستین بره در ساخت یا کول
نتوان کشیده چونکه ببر قاقم و قدک
در جامه دان اطلس گلگون نگر که او
مانند آفتاب همی تابد از فلک
قاری به جمع اقمشه نیکو معرفی است
گو نامهای این همه گفتست یک به یک
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
مفکن بغمزه بر دل مجروح من نمک
وز من بقله سر مکش ای قبله نمک
دانم کز آب گرم دو چشمم بیک زمان
بگدازی از همه شکری یا همه نمک
ای ترک ماه چهره چه باشد اگر شبی
[...]
این گربه چشمک این سگک غوری غرک
سگسارک مخنثک و زشت کافرک
با من پلنگ سارک و روباه طبعک است
این خوک گردنک سگک دمنه گوهرک
بوده سگ رمنده و اکنون به بخت من
[...]
والا یمین ملت و اسلام بار یک
آن در صفات آدمی و در صفا ملک
آن حاتم زمانه که دست سخاش کرد
آثار حاتم از ورق روزگار حک
وان چرخ کامکار که خورشید تیغ او
[...]
ای پیکر خجسته، چه نامی؟ فدیت لک
دیگر سیاه چرده ندیدم بدین نمک
خوبان سزد که بر درت آیند سر به سر
وانگاه خاک پای تو بوسند یک به یک
هم ظاهر از دو چشم تو گردیده مردمی
[...]
ای شرمسار روی تو خورشید بر فلک
وای خیره در فروغ جمال تو مردمک
در آسمان حسن برافکن نقاب را
تا در کمال حسن تو حیران شود فلک
ای باد اگر به سوی نگارم گذر کنی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.