خوش به آسانی به آخر راه مشکل میبرند
رهنوردانی که اول پی به منزل میبرند
در محبت میشوند ایشان شهید بیسخن
دست و گردن بسته خود را پیش قاتل میبرند
دُردنوشان جز به پای خُم نمیافتند هیچ
خویشتن را در پناه پیر کامل میبرند
هر متاعی را که از شهر محبت میرسد
بیشتر در کشور ما جانب دل میبرند
آن چنان لب تشنهٔ حرصند ابنای زمان
کز جواب خشک آب از روی سائل میبرند
خودفروشانی که در قید زر و مالند و جاه
نام حق را بر زبان هردم به باطل میبرند
مزرع دنیا که سبز از آبرو گردیده است
آبرو آنان که میریزند حاصل میبرند
همت دونان عالم هیچ میدانی که چیست
میکشند از آب، رخت خویش و در گل میبرند
واگذار از خود سعیدا زان که در هر مسلکی
هرکه از خود بگذرد زودش به منزل میبرند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دلبران نی دل به ناز و عشق غافل میبرند
میکشند از عاقلان صد رنج تا دل میبرند
کشتگان غمزهٔ معشوق در روز جزا
جمله غیرت بر قبول کار قاتل میبرند
نگسلی از کاروان کعبه ای دل، کز شتاب
[...]
میگریزد خوابم از جایی که مخمل میبرند
دردسر میگیردم تا نام صندل میبرند
از خراش ناخن غم سینهام دارد صفا
آینه چون زنگ میگیرد به صیقل میبرند
آتش سودا ز بس در مغز من جا کرده است
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.