هوش مصنوعی: این شعر به توصیف احساسات شاعر درباره زندگی و آزارهایی که از سوی دیگران متحمل شده، میپردازد. شاعر میگوید که با وجود مشکلات و دشمنیها، تحمل و استقامت دارد و تلاش میکند تا از خود دفاع کند. او به زندگی در حصاری از امنیت اشاره میکند و به زیبایی طبیعت، مانند صدای کبک و آرامش کوهها، اشاره میکند که در مقابل سختیها، منبع امید و دلگرمی او هستند.
هوش مصنوعی: دشمن با ترک آزار من، باعث شد که من از مشکلات فراتر بروم و به نوعی در امان باشم. به عبارت دیگر، رهایی از آزار او، مانند دیواری کوتاه است که مرا از خطر محافظت میکند.
هوش مصنوعی: من از نابسامانیهای زندگی بسیار آسیبپذیرم، ولی در دل این ناهنجاریها، زیبایی و شادیهایی وجود دارد که مانند صدای خوش کبک و شور و هیجان سیل در کوهستانند.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف احساسات شاعر درباره زندگی و آزارهایی که از سوی دیگران متحمل شده، میپردازد. شاعر میگوید که با وجود مشکلات و دشمنیها، تحمل و استقامت دارد و تلاش میکند تا از خود دفاع کند. او به زندگی در حصاری از امنیت اشاره میکند و به زیبایی طبیعت، مانند صدای کبک و آرامش کوهها، اشاره میکند که در مقابل سختیها، منبع امید و دلگرمی او هستند.
هوش مصنوعی: دشمن با ترک آزار من، باعث شد که من از مشکلات فراتر بروم و به نوعی در امان باشم. به عبارت دیگر، رهایی از آزار او، مانند دیواری کوتاه است که مرا از خطر محافظت میکند.
هوش مصنوعی: من از نابسامانیهای زندگی بسیار آسیبپذیرم، ولی در دل این ناهنجاریها، زیبایی و شادیهایی وجود دارد که مانند صدای خوش کبک و شور و هیجان سیل در کوهستانند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مجلس سامیّ مجد الدّینی ای کان هنر
چونی از رنج و صداع و زحمت بسیار من
چون ز من هرگز ندید آزار طبع نازکت
بی سبب شاید که جوید طبع تو ازار من؟
تو به دفع کار من مشغول و من فارغ که خود
[...]
هر چه آن سرخوش کند بویی بود از یار من
هر چه دل واله کند آن پرتو دلدار من
خاک را و خاکیان را این همه جوشش ز چیست
ریخت بر روی زمین یک جرعه از خمار من
هر که را افسرده دیدی عاشق کار خود است
[...]
چون مرا غمناک بیند شاد گردد یار من
زان سبب شادی نمیگردد به گرد کار من
اشک چشمم سر دل یک یک به رخها بر نبشت
گوییا با اشک بیرون میرود اسرار من
رخت ازین شهرم به صحرا برد میباید که شب
[...]
بت پرستی را شعار خود کنم تا یار من
از خدای خود نترسد چون کند آزار من
سر ز تقوی پا ز مسجد دست از طاعت کشم
تا شود آن نامسلمان راضی از اطوار من
کوشم اندر معصیت چندان که گردم کشتنی
[...]
چون زند موج حلاوت کلک شکر بار من
پسته خندان شود لب بسته از گفتار من
دامن فکر من است از دامن گل پاکتر
چشم شبنم می پرد در حسرت گلزار من
چون صدف دریادلان را باز می ماند دهن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.