گنجور

 
صائب تبریزی

محنت مردم آزاده فزونتر باشد

بار دل لازمه سرو و صنوبر باشد

عالم خاک بود منتظم از پست و بلند

مصلحت نیست ده انگشت برابر باشد

می توان شمع برافروخت ز نقش قدمش

هر که را آتش سودای تو در سر باشد

 
 
 
کمال‌الدین اسماعیل

ای بزرگی که بر علم تو ظاهر باشد

هر چه مدفون زوایای سرایر باشد

هر زمان کلک تو چون آب فرو می خواند

هر چه بر صفحة اسرار ضمایر باشد

گام بر تارک خورشید گزارد ز شرف

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از کمال‌الدین اسماعیل
صائب تبریزی

قبله زن صفتان آینه زر باشد

مرد را آینه زندان سکندر باشد

از خموشی دهن غنچه پر از زر باشد

صدف از بسته لبی مخزن گوهر باشد

در سپرداری سیمین بدنان آفتهاست

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
سیدای نسفی

میل خوبان ز اسیران به توانگر باشد

در چمن غنچه گل را سخن از زر باشد

هر که دارد لب خاموش توانگر باشد

دهن غنچه همه عمر پر از زر باشد

روز و شب در نظر زنده دلان یکرنگ است

[...]

جویای تبریزی

خلعت بی طمعی زیب هنرور باشد

آبرو شمع نهانخانه گوهر باشد

صبح از صدق صفا فیض جهانگیری یافت

هر که دل را کند آیینه سکندر باشد

اینقدر خاک تمنا چه فشانی بر دل؟

[...]

فروغی بسطامی

هر که در عشق چو من عاجز مضطر باشد

جای رحم است بر او گر همه کافر باشد

قاتلی خون مرا ریخت که مقتولش را

باز بر سر هوس ضربت دیگر باشد

گر صبا دم زند از مشک ختن عین خطاست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه