گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صائب تبریزی

از خلق خبر نیست ز خود بی خبران را

با قافله کاری نبود فرد روان را

آسودگی و درد طلب آتش و آب است

منزل نبود قافله ریگ روان را

دل سرد چو گردید ز دنیا، نشود بند

حاجت به محرک نبود برگ خزان را

ای جذبه توفیق، به همت مددی کن

شاید که به منزل برم این بار گران را

از عشق شود چاشنی عمر دو بالا

بی جوش، قوامی نبود شیره جان را

از گرد کدورت شود آیینه دل صاف

بارست به دل، صافی می دردکشان را

ما را سر پرخاش فلک نیست، وگرنه

سهل است رساندن به زمین پشت کمان را

در سینه ما قطره نشد گوهر شهوار

تا همچو صدف مهر نکردیم دهان را

از دخل کج اندیشه ندارند سخن راست

از ناوک کجرو خطری نیست نشان را

از ساده دلی هر که دهد پند به مغرور

بیدار به افسانه کند خواب گران را

با آن دل آهن چه کند جوشن داود

کز سنگ برآرد چو شرر خرده جان را

از دانه اثر نیست درین خرمن بی مغز

از آه چه بر باد دهم کاهکشان را؟

چون نافه شود از نفست خون جگر مشک

از غیبت اگر پاک کنی کام و دهان را

با سوخته جانان چه کند حرف جگرسوز؟

از داغ محابا نبود لاله ستان را

از رخنه شود سینه الماس مشبک

مژگان کج او چه کند راست سنان را

این بادیه غربال بود از چه خس پوش

صائب به دو صد دست نگه دار عنان را

 
 
 
غزل شمارهٔ ۸۰۸ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
ناصرخسرو

خواهی که نیاری به سوی خویش زیان را

از گفتن ناخوب نگه‌دار زبان را

گفتار زبان است ولیکن نه مرا نیز

تا سود به یک سو نهی از بهر زیان را

گفتار به عقل است، که را عقل ندادند؟

[...]

منوچهری

ای شاه! تویی شاه، جهان گذران را

ایزد به تو داده‌ست زمین را و زمان را

بردار تو از روی زمین قیصر و خان را

یک شاه بسنده بود این مایه جهان را

مسعود سعد سلمان

آسان گذران کار جهان گذران را

زیرا که جهان خواند خردمند جهان را

پیراسته می دار به هر نیکی تن را

آراسته می خواه به هر پاکی جان را

میدان طمع جمله فرازست و نشیب است

[...]

ابوالفرج رونی

نوروز جوان کرد به دل پیر و جوان را

ایام جوانی است زمین را و زمان را

هر سال در این فصل برآرد فلک از خاک

چون طبع جوانان جهان دوست جهانرا

گر شاخ نوان بود ز بی برگی و بی برگ

[...]

سنایی

آراست جهاندار دگرباره جهان را

چو خلد برین کرد، زمین را و زمان را

فرمود که تا چرخ یکی دور دگر کرد

خورشید بپیمود مسیر دوران را

ایدون که بیاراست مر این پیر خرف را

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه