چون نی ز ناله نیست تهی بندبند ما
آه ار نفس زیاده کشد دردمند ما
چون صبحدم به خون شفق غوطه ها زدیم
هر چند بود یک دو نفس نوشخند ما
در بوته ای که سنگ در او آب می شود
یک عمر ماند و آب نگردید قند ما
بر شیشه شکسته ظفر نیست سنگ را
ای سنگ دل مخور به دل دردمند ما
صد چشم بد ز ناله ما دور می شود
ای شعله سرسری مگذر از سپند ما
گاهی که دست خویش به زلف آشنا کنی
غافل مشو ز حال دل دردمند ما
کی می رود به خون غزالان بیگناه؟
جایی که چین به خویش نگیرد کمند ما
پوچ است در رهایی ما دست و پا زدن
چون بند دست و پای خدایی است بند ما
در خاک شوره نشو و نما نیست تخم را
غم می کند حذر دل دردمند ما
موی سفید، عمر سبکرو چه می کند؟
حاجت به تازیانه ندارد سمند ما
صائب بگو بگو، که کلام متین توست
آرام بخش خاطر مشکل پسند ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
دود از نهاد خلق برآرد گزند ما
افتد به کار شعله گره از سپند ما
دل بر نگارخانه صورت نبسته ایم
از شیر ماهتاب شود آب، قند ما
هرگز چنان نشد که درین دشت پر شکار
[...]
رام طاعتیم و کشاکش کمند ما
صید دلیم و گردن تسلیم بند ما
شکر فروش خنده او زهر چشم او
تلخی فزای گریه ما زهرخند ما
گلدسته بند شعله دیدار گشته ایم
[...]
آمد به جلوه شاهد بالا بلند ما
آماده شد بلای دل دردمند ما
ما مهر از آن پسر سر مویی نمیبریم
برند اگر به خنجر کین بندبند ما
تا چشم خود به دورهٔ ساقی گشادهایم
[...]
عشق رخت براه حقیقت سمند ما
خاک درت دوای دل دردمند ما
سودائیان عشق توایم و در آتشیم
در سوز دائمیم و نباشد گزند ما
آمد بدست کوته ما تاب زلف دوست
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.