نیست از رازِ نهانِ من خبر جاسوس را
نبضِ من بندِ زبان گردید جالینوس را
بیندامت نیست هر حرفی که از لب سر زند
بخیهزن از خامشی این رخنهٔ افسوس را
نالهٔ دل کرد رسوا عشقِ پنهانِ مرا
نیست ممکن در بغلکردن نهان ناقوس را
صاحبانِ کشف بیقدرند در درگاه حق
نیست در دیوانِ شاهان رتبهای جاسوس را
نیست مانع از تماشا جامهٔ فانوسِ شمع
وای بر شمعی که از پرتو کند فانوس را
چون پر و بالی نباشد، راهِ آزادی است بند
روزنِ زندان کند دلگیرتر محبوس را
عشق در هر دل که افروزد چراغِ دوستی
چون پرِ پروانه سوزد پردهٔ ناموس را
عالمِ معقول بر هر کس که صائب جلوه کرد
نشمرد موجِ سراب این عالمِ محسوس را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق و رازهای پنهان شاعر است. شاعر در آن به بیان این نکته میپردازد که هیچکس از رازهای درونی او خبر ندارد و او در برزخ بین عشق پنهان و ابراز احساسات قرار دارد. او به مسائل مربوط به عشق و دوستی اشاره میکند و به محدودیتهای اجتماعی و عرفانی اشاره دارد که بر سر راه ابراز عشق قرار دارند. شاعر همچنین به بیارزشی جاسوسان و صاحبان کشف در درگاه حقیقت میپردازد و بر این باور است که عشق واقعی و دوستی میتواند به آزادی و رهایی از قید و بندهای دنیوی بینجامد. در نهایت، او به تلاطمهای جهانی و ناواقعی بودن برخی از امور اشاره میکند.
هوش مصنوعی: جاسوسان از رازهای پنهان من خبر ندارند، زیرا نبض من زبان مرا بسته است.
هوش مصنوعی: هر چیزی که از دهان خارج میشود، بدون پشیمانی نیست و مانند دوختن زخم، کلام میتواند جراحتهای ناشی از سکوت را التیام بخشد.
هوش مصنوعی: درد دل من باعث شده عشق پنهان من آشکار شود. نمیتوانم در آغوش گرفتنی که مخفی است، سر و صدای ناقوس را بپوشانم.
هوش مصنوعی: افرادی که به مقامات معنوی دست یافتهاند، در پیشگاه خداوند ارزش و مقامی ندارند و در دیوان و محضر شاهان هم جایگاهی برای اهل جاسوسی نیست.
هوش مصنوعی: نمیتوان مانع تماشای نور شمع شد، اما وای بر شمعی که نورش میتواند فانوس را خاموش کند.
هوش مصنوعی: وقتی که فردی پر و بال آزادی نداشته باشد، حتی وقتی در زندان هم باشد، میتواند از روزنهای آن احساس سنگینی و ناراحتی کند. احساس حبس و محدودیت در او بیشتر میشود.
هوش مصنوعی: عشق اگر در دل کسی شعلهور شود، مانند پر پروانهای است که در نور چراغ دوستی میسوزد و این باعث میشود از مرزهای اخلاقی و عفت فراتر رود.
هوش مصنوعی: هر کسی که به علم و عقل برسد، نمیتواند به ظواهر دنیای مادی و فریبنده آن، مانند سراب، توجه کند و آن را جدی بگیرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
برکش ای صوفی ز سر این خرقه سالوس را
جام می بستان و بشکن شیشه ناموس را
کاسه می خور که خواهد کاسه سر خاک خورد
بود نقش کاسه زر این سخن کاووس را
حسن رعنایان ز جعد عنبرافشان جلوه یافت
[...]
در گریبان ریز ساغر زاهد سالوس را
تا بسوزد ز آتش می خرقه ناموس را
خسته دل را دمی جانبخش می باید طبیب
عیسیی جو کین کرامت نیست جالینوس را
چون گدایانم بهل کز دور می بوسم زمین
[...]
نعل در آتش گدازد، روی گرمت بوس را
زخمیِ دندان کند لعلت لبِ افسوس را
ناله و افغانِ من از لنگرِ تمکینِ اوست
بت ز خاموشی به فریاد آورد ناقوس را
خط چنین گر تنگ سازد بر دهانش جای بوس
[...]
گر دلم نالان شد از دست بتان، عیبش مکن
کاوش ناحق، به فریاد آورد ناقوس را
همچو شبنم، آب می گردم ز تاب عارضش
تا ز گلبرگ لب او می ربایم بوس را
دل ندارد تاب صحبت های نامانوس را
ره مده در بزم رندان زاهد سالوس را
در حقیقت این خود آرایان گرفتار خودند
حسن خط و خال بس باشد قفس طاووس را
جوش شوخی معنی آزرم از یاد تو برد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.