گنجور

 
طغرای مشهدی

گر دلم نالان شد از دست بتان، عیبش مکن

کاوش ناحق، به فریاد آورد ناقوس را

همچو شبنم، آب می گردم ز تاب عارضش

تا ز گلبرگ لب او می ربایم بوس را

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode