گنجور

 
صائب تبریزی

سرو من گر بر سر خاک شهیدان آمدی

دعوی خون هم درین عالم به پایان آمدی

تنگ شد بر من جهان از عشق، ورنه پیش ازین

چشم مورم در نظر ملک سلیمان آمدی

شوخی از حد می برد چابک سوار روزگار

کاش طفل نی سوار من به میدان آمدی

در وطن گر می شدی هر کس به آسانی عزیز

کی ز آغوش پدر یوسف به زندان آمدی؟

گر به صید لاغر آن شمشیر کردی التفات

خضر با لبهای خشک از آب حیوان آمدی

تنگ گشتی آسمان از موج آغوش امید

گر در آغوش کس آن سرو خرامان آمدی

کی شدی پروانه ما را مجال پر زدن؟

شمع اگر از جامه فانوس عریان آمدی

دانه ای از خرمن هستی نمی ماندی بجا

بی حجاب ابر اگر آن برق جولان آمدی

گر نمی شد جلوه او را لطافت پرده دار

سرو را هر طوق قمری چشم حیران آمدی

در کمند آه می آمد گر آن وحشی غزال

در رکاب آه عاشق را به لب جان آمدی

گر عنان سیر خود گردون توانستی گرفت

این سر شوریده ما هم به سامان آمدی

گر غریبی سرمه سازد استخوانت را رواست

صائب از بهر چه بیرون از صفاهان آمدی؟

 
 
 
جمال‌الدین عبدالرزاق

منت ایزد را که تا تو صدا دیوان آمدی

منت ایزد را که چون خورشید رخشان آمدی

منت ایزد را که منصور و مظفر دوستکام

راست چونانکه دل ما خواستچو نان آمدی

عالمی رفتی و اینک عالمی باز آمدی

[...]

شیخ محمود شبستری

گر تو محبوب سلیمان آمدی

هرچه گویم صد دو چندان آمدی

قاسم انوار

گر نسیم رحمتی از کوی جانان آمدی

قعر بحر لم یزل در موج احسان آمدی

گر نمی جستی بلای جان سرگردان ما

کار دل از سایه زلفش بسامان آمدی

گر نبودی در طریق یار حفظ مرتبت

[...]

کوهی

گر شبی آنماه با زلف پریشان آمدی

ذره ذره از رخش خورشید تابان آمدی

گر نبودی آدم از آئینه ذات خدا

اینهمه نور و صفا در قلب انسان آمدی

آفتاب روی آنمه گر همی کردی طلوع

[...]

بابافغانی

دوش از طرف گلستان مست و غلتان آمدی

گرچه ما را کشتی اما خوشتر از جان آمدی

با که می خوردی که بیخود گشتم از بوی خوشت

از در میخانه یا از گشت بستان آمدی

از تو کافر دل امید آب حیوان داشتم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه