با لباس عنبرین امروز جولان کردهای
سرو را در جامه قمری خرامان کردهای
از دل شب پرده بر رخسار روز افکندهای
شعله را در پرنیان دود پنهان کردهای
چون سکندر تشنگان را سر به صحرا دادهای
ابر ظلمت را نقاب آب حیوان کردهای
کعبهسان بر تن لباس شبروان پوشیدهای
عالمی را از لباس صبر عریان کردهای
در لباس اهل ماتم جلوهگر گردیدهای
روز را بر عاشقان شام غریبان کردهای
در میان روز و شب خون در میان است از شفق
چون به هم این هردو را دست و گریبان کردهای؟
آفتاب تیغزن چون گل سپر افکنده است
تا تو با تیغ و سپر آهنگ میدان کردهای
در چنین روزی که گوهر کرد آب خود سبیل
تشنگان را منع ازان چاه زنخدان کردهای
آب خوردن از مروت نیست در عاشور و تو
چشم میگون را ز خون خلق مستان کردهای
آه اگر شاه شهیدان از تو پرسد روز حشر
آنچه از بیداد با ما تلخکامان کردهای
صائب از بس کز زبان کلک شکر ریختی
سرمهزار اصفهان را شکرستان کردهای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به توصیف زیباییهای طبیعت و کنایههایی از عشق و مصیبت میپردازد. او با استفاده از تشبیهات و استعاراتی زیبا، از جلوههای خاصی سخن میگوید که روح و دل آدمی را تحت تأثیر قرار میدهد. مضمون اصلی شعر بیان احساس اندوه و تلخی ناشی از مصائب و داغهای عاشقانه است، بهویژه در روز عاشورا، که همزمان با زیباییهای زندگی است. شاعر به یادآوری مظلومیت و فراق میپردازد و از ظلمهایی که بر عاشقان رفته، صحبت میکند. او همچنین به کنایات عمیق درباره عشق، بیداد و تظاهر در روزگار معاصر اشاره دارد. در نهایت، شاعر از دنیای پر از شکر و زیبایی که دور از واقعیتهای تلخ است، انتقاد میکند.
هوش مصنوعی: امروز با لباس خوشبویی به زیبایی در حال حرکت هستی و مانند پرندهای زیبا، سرسبزی و زیبایی را به نمایش گذاشتهای.
هوش مصنوعی: تو از دل شب نور روز را پنهان کردهای و شعلهای را در دودی به زرق و برق مخفی کردهای.
هوش مصنوعی: مانند سکندر که آب را به تشنگان میدهد، تو نیز در دل تاریکیها، نقاب امید و زندگی را بر چهره گذاشتهای.
هوش مصنوعی: تو همانند کعبه، بر تن خود لباسی شبروان (زیبا و دلفریب) پوشیدهای و با این کار، جهانیان را از لباس صبر بیپوشش کردهای.
هوش مصنوعی: تو در لباس سوگواران زیبا و دلفریب دیده میشوی و روز را برای عاشقان به شب غم و اندوه تبدیل کردهای.
هوش مصنوعی: در بین روز و شب، درگیری و تنش وجود دارد. مانند خونریزی که در افق به وجود میآید، چگونه میتوانی این دو را که در هم گرفتار شدهاند، کنار هم بیاوری؟
هوش مصنوعی: خورشید همچون جنگجویی که سپر خود را به زمین گذاشته، درخشان و زیباست، در حالی که تو با تیغ و سپر به میدان نبرد آمدهای.
هوش مصنوعی: در این روز خاص، وقتی که آب خودش را به طرز زیبا و باارزشی ارائه داده، مانع از تشنگی کسانی شدهای که از چاه زیبایی تو سیراب میشوند.
هوش مصنوعی: آب نوشیدن در روز عاشورا نشان از بیمروتی است و تو چشمان زیبا را به خاطر خون مردم دلسوزانه قرمز کردهای.
هوش مصنوعی: اگر روز قیامت شاه شهیدان از تو بخواهد که بگویی با ما که روزگار سختی را تجربه کردهایم، چه برسرمان آوردهای، چه پاسخی خواهی داد؟
هوش مصنوعی: صائب، به خاطر این که از زبان خود شیرینی و زیبایی را به کلام آوردی، باغها و زمینهای سرسبز اصفهان را به سرزمین شکر و شیرینی تبدیل کردهای.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای که بر آینه از رخ صورت جان کردهای
آب را از رخ محل صورت آسان کردهای
خویشتن بینی مگر ای یار کاندر آینه
خویشتنبین گشتهای تا صورت جان کردهای
چون نمییارد کسی گل چیدن از رخسار تو
[...]
ای سپهر آهسته رو کاری نه آسان کردهای
ملک ایران را به مرگ شاه ویران کردهای
آسمانی را فرود آوردهای از اوج خویش
بر زمین افکندهای با خاک یکسان کردهای
آفتابی را که خلق عالمش در سایه بود
[...]
مردمی فرموده جا در چشم گریان کردهای
شوره زار شور بختان را گلستان کردهای
تو کجا وین دل که در هر گوشهای جغد غمیست
گنج را مانی که جا در کنج ویران کرده ای
کارها موقوف توفیق است ،مشکل این شدست
[...]
بوسهای قیمت از آن لبها به صد جان کردهای
برخوری از نعمت خوبی، که ارزان کردهای
گرد ننشیند به دامانت که چون سیل بهار
شهر را از جلوه مستانه ویران کردهای
میدهند از پرفشانی خرمن گل را به باد
[...]
همعنان گردش گرداب دوران کردهای
زیر دست سیلی موج پریشان کردهای
از سبکمغری، خس و خاشاک توفان کردهای
از گرانی، لنگر دریای امکان کردهای
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.