کردم اگر چه هر دو جهان رونمای تو
از بی بضاعتی خجلم از لقای تو
آید به حال خود ز تماشای آفتاب
شد چشم هر که خیره ز نور و صفای تو
صد پرده است بیش ز ظلمت حجاب نور
نتوان ز شرم کرد نظر بر لقای تو
اشکش چو آب آینه بر جای خشک ماند
چشمی که دید در رخ حیرت فزای تو
از دامن تو دست ندارم به سرکشی
تا همچو زلف سرنگذارم به پای تو
چون روی ماه مصر ز سیلی شود کبود
گر برگ گل کنند عزیزان قبای تو
از دورباش ناز تو، از سرگذشتگان
جز کاکل تو نیست کسی در قفای و
چون برخورم ز دیدن رویت، که می شود
طبل رحیل هوش من آواز پای تو
بر خویشتن ببال که در قلزم وجود
همچون حباب نیست سری بی هوای تو
از نکهت دو روزه گل بی نیاز کرد
ما را گل همیشه بهار حنای تو
افغان که کرد دست من موشکاف را
چون شانه خشک، حیرت زلف رسای تو
انصاف نیست راندنش از آستان خویش
صائب که ساخت نقد دل و دین فدای تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت معشوق اشاره دارد و از احساسات عاشقانه و شوق شاعر نسبت به او پردهبرداری میکند. شاعر از خجالت و عجزش در برابر زیبایی معشوق میگوید و تأثیر نور و صفای او را بر دل و دیدهٔ خود توضیح میدهد. او به تمثیلهایی چون آفتاب و گل اشاره میکند تا نشان دهد که عشق و زیبایی معشوق چقدر در زندگیاش اهمیت دارند. در نهایت، شاعر از عدم توانایی خود در دور ماندن از معشوق سخن میگوید و به این میاندیشد که عشق و دلدادگیاش او را به دنیای آرامش و زیبایی میبرد.
هوش مصنوعی: هرچند که من به خاطر نداشتن ثروت و امکانات، شرمندهام از دیدن تو، اما باز هم دلم میخواهد به عشق تو جلوهگر شوم.
هوش مصنوعی: چشم هر کسی که به نور و زیبایی تو خیره شده، حال خود را از تماشای آفتاب فراموش میکند.
هوش مصنوعی: بیش از صد حجاب تاریک وجود دارد که مانع از درخشش نور میشود و نمیتوان از روی شرم به رویت نگریست.
هوش مصنوعی: اشکهایی که مانند آب در آینه، به زمین میافتند، بر سطح خشک باقی میمانند. در چشمی که زیبایی و شگفتی تو را دیده، هیچ اثری از رطوبت نمیماند.
هوش مصنوعی: من هرگز از دل بُردن تو دست نخواهم کشید، تا آنجا که بتوانم مانند زلف تو، بر پای تو بیفتم.
هوش مصنوعی: وقتی که چهرهی زیبا و دلفریب تو از ضربهای کبود شود، انگار با چنان زیبایی، گلها هم لباس زیبا به تن میکنند.
هوش مصنوعی: از دور زیبایی تو، در میان تمام گذشتهها فقط تویی که در خاطر من ماندهای و دیگری نیست.
هوش مصنوعی: وقتی که به چهرهات نگاه میکنم، انگار صدای پای تو در ذهنم طنینانداز میشود و شعورم را از من میگیرد.
هوش مصنوعی: به خود ببال و به خود افتخار کن، زیرا که در عمق وجود انسان، مانند حبابی در آب، وجود نازک و بیپایه است و بدون عشق و دلگرمی تو، حیات واقعی نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: عطر و زیبایی موقتی گل ما را بینیاز کرد، اما همیشه زیبایی تو مانند گلی است که همیشه در حال شکوفایی است.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف زیبایی و جذابیت شخصی میپردازد که توانسته است نظر شاعر را به خود جلب کند. شاعر از موی پیچیده و زیبای معشوقهاش صحبت میکند و به نوعی حیرت و شگفتی خود را از این زیبایی بیان میکند. او در واقع میگوید که در مقایسه با زیبایی زلف معشوق، تمام تلاشهایش برای بررسی یا تجزیه و تحلیل ناتوان و بیفایده است.
هوش مصنوعی: منصفانه نیست که صائب را از درگاه خود برانیم، چرا که او دل و ایمانش را برای تو قربانی کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن کس که گشت ایران ویران بدست او
بسپرد جان بدولت بر شهریار نو
همچون فراسیاب کهن بود جان بداد
بر شهریار پور سیاوش بنار تو
آید چنو سوار دگر بر زمین اگر
[...]
ای ترک ماه چهره چه گردد که صبح تو
آیی به حجرهٔ من و گویی که گَل برو
تو ماه تُرکی و من اگر تُرک نیستم
دانم من این قدر که به تُرکی است آب سو
آب حیات تو گر ازین بنده تیره شد
[...]
ماییم و نیم جان و جهانی و نیمجو
جان از برایِ می که ستاند زما گرو
ای یار اگر نداری طاقت گریز کن
چون از مصافِ عشق برآمد غریو و غو
میدانِ عشق و معرکۀ عشق و زخمِ عشق
[...]
عشق نوست و یار نوست و بهار نو
زان روی خوب روز نو و روزگار نو
چون در نیاید از در من نوبهار من
زانم چه خوشدلی که در آید بهار نو
در نوبهار چون تو نهای در چمن مرا
[...]
هستم بجستجوی تو پوینده کو بکو
باشد که با توأم فتد از دست روبرو
عشقت درید پیرهن صبر من چنانک
نتوان بدست عقل توان کردنش رفو
گر بگذری بشهر ز غوغای عاشقان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.