ای شاخ گل شکسته طرف کلاه تو
پیچ و خم بنفشه ز خط سیاه تو
بوی گل از ادب نکند پای خود دراز
در سایه گلی که بود خوابگاه تو
از پیچ و تاب حلقه کند نام آفتاب
خطی که گشت هاله رخسار ماه تو
خون همچو نافه در جگرش مشک می شود
پیچد به هر دلی که خط دل سیاه تو
دیگر شکسته دل خود را نکرد راست
افتاد چشم هر که به طرف کلاه تو
در چشم اهل دید، خیابان جنت است
هر چاک سینه ای که شود شاهراه تو
فردا چه خاکهای ندامت به سر کند
امروز هر دلی که نشد خاک راه تو
دل چون جهد ز بند تو بیدادگر، که هست
یک حلقه چشم شوخ ز دام نگاه تو
با قامت خمیده ازین در کجا رود؟
صائب که باخت نقد جوانی به راه تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای تخت و گاه پادشهی جایگاه تو
آراسته است مملکت از تخت و گاه تو
هستی ندیم شاهی و دولت ندیم تو
هستی پناه عالم و ایزد پناه تو
فخر همه شهانی و کس نیست فخر تو
[...]
ای دوش چرخ غاشیه گردان جاه تو
خورشید در حمایت پر کلاه تو
شاه جهان سکندر ثانی جمال دین
ای برتر از شهان جهان دستگاه تو
تا چشم دشمنان شود از بیم او سفید
[...]
آمد دل ضعیف من اندر پناه تو
کرد او وطن به سایه زلف سیاه تو
هم در پناه زلف تو باد انتقام او
یارب به سرّ سینه مردان راه تو
آخر نظر به حال من مستمند کن
[...]
ای خونبهای نافه چین خاک راه تو
خورشید سایهپرور طرف کلاه تو
نرگس کرشمه میبرد از حد برون خرام
ای من فدای شیوه چشم سیاه تو
خونم بخور که هیچ ملک با چنان جمال
[...]
ای توتیای دیده من خاک راه تو
جانم فدای غمزه چشم سیاه تو
ای شهسوار حسن عنان را کشیده دار
کز حد گذشت ولوله دادخواه تو
بر بام قصر چون بگشادی نقاب دوش
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.