ای شاخ گل شکسته طرف کلاه تو
پیچ و خم بنفشه ز خط سیاه تو
بوی گل از ادب نکند پای خود دراز
در سایه گلی که بود خوابگاه تو
از پیچ و تاب حلقه کند نام آفتاب
خطی که گشت هاله رخسار ماه تو
خون همچو نافه در جگرش مشک می شود
پیچد به هر دلی که خط دل سیاه تو
دیگر شکسته دل خود را نکرد راست
افتاد چشم هر که به طرف کلاه تو
در چشم اهل دید، خیابان جنت است
هر چاک سینه ای که شود شاهراه تو
فردا چه خاکهای ندامت به سر کند
امروز هر دلی که نشد خاک راه تو
دل چون جهد ز بند تو بیدادگر، که هست
یک حلقه چشم شوخ ز دام نگاه تو
با قامت خمیده ازین در کجا رود؟
صائب که باخت نقد جوانی به راه تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و جذابیت یک شخص (که به احتمال زیاد محبوب شاعر است) پرداخته است. شاعر با استفاده از تمثیلهایی درباره گل و طبیعت نشان میدهد که چقدر این شخص خاص و منحصر به فرد است. او به جذابیتی که این شخص بر قلبها دارد اشاره میکند و میگوید هرکس که به او نگاه کند دلش میشکند. در نهایت، شاعر از حسرت و اندوهی صحبت میکند که به خاطر جدایی یا دوری از این محبوب به وجود میآید و به نوعی نشان میدهد که عشق و زیبایی او به قدری تاثیرگذار است که زندگی را برای دیگران دشوار میکند.
هوش مصنوعی: ای گل ظریف و لطیف که زیباییات در کلاهک خود نمایان است، پیچ و خم بنفشه به زیبایی و خط سیاه تو تشبیه میشود.
هوش مصنوعی: عطر گل به خاطر ادب، پاهایش را در سایه گلی که محل آرامش تو بود، دراز نمیکند.
هوش مصنوعی: از پیچ و تاب حلقه، نام آفتاب به شکلی که خطی به دور هاله صورت ماه تو را ایجاد کرده است.
هوش مصنوعی: خون مانند عطر خوشی در دل او پخش میشود و به هر دلی که نشانی از عشق تو دارد نفوذ میکند.
هوش مصنوعی: شکستگی و دلتنگی خود را دیگر پنهان نمیکنم؛ هرکسی که به کلاه تو نگاه کند، به طور طبیعی متوجه این احساسات میشود.
هوش مصنوعی: در نگاه کسانی که نظر میکنند، خیابان بهشت است و هر جایی که سینهای منبع عشق و دلشکستگی باشد، مسیر اصلی توست.
هوش مصنوعی: فردا، هر دلی که امروز از محبت و راه تو دوری کرده، حسرت و پشیمانی خود را با خاک و غبار به سر خواهد کرد.
هوش مصنوعی: دل وقتی که تلاش میکند از زنجیرهای تو آزاد شود، مانند یک حلقه از چشمهای بازیگوش تو میتواند در دام نگاه تو گرفتار بماند.
هوش مصنوعی: کسی که در جوانی همه چیز خود را برای تو صرف کرده و اکنون با اندوه و افسردگی روبروست، از کجا میتواند برود یا امیدی داشته باشد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای تخت و گاه پادشهی جایگاه تو
آراسته است مملکت از تخت و گاه تو
هستی ندیم شاهی و دولت ندیم تو
هستی پناه عالم و ایزد پناه تو
فخر همه شهانی و کس نیست فخر تو
[...]
ای دوش چرخ غاشیه گردان جاه تو
خورشید در حمایت پر کلاه تو
شاه جهان سکندر ثانی جمال دین
ای برتر از شهان جهان دستگاه تو
تا چشم دشمنان شود از بیم او سفید
[...]
آمد دل ضعیف من اندر پناه تو
کرد او وطن به سایه زلف سیاه تو
هم در پناه زلف تو باد انتقام او
یارب به سرّ سینه مردان راه تو
آخر نظر به حال من مستمند کن
[...]
ای خونبهای نافه چین خاک راه تو
خورشید سایهپرور طرف کلاه تو
نرگس کرشمه میبرد از حد برون خرام
ای من فدای شیوه چشم سیاه تو
خونم بخور که هیچ ملک با چنان جمال
[...]
ای توتیای دیده من خاک راه تو
جانم فدای غمزه چشم سیاه تو
ای شهسوار حسن عنان را کشیده دار
کز حد گذشت ولوله دادخواه تو
بر بام قصر چون بگشادی نقاب دوش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.