در خون نشست لاله ز چشم سیاه تو
گل گوشه گیر گشت ز طرف کلاه تو
هرگز به زیر پای نمی بینی از غرور
بیچاره عاشقی که شود خاک راه تو
زلف این چنین ز دست تو گر می کشد عنان
خواهد گرفت روی زمین را سپاه تو
چشم غزال، داغ سیاهی فکنده ای است
در معرض سیاهی چشم سیاه تو
آگاه نیستی که چه دلها شکسته است
مشاطه در شکستن طرف کلاه تو
هر چند دست و پای زند بسته تر شود
هر دل که شد مقید زلف سیاه تو
از هاله زود حلقه کند نام ماه را
خطی که گشت گرد رخ همچو ماه تو
از بیم چشم زخم، ز مژگان آبدار
صد تیغ کرده است حمایل نگاه تو
صد پیرهن عرق کند از شرم، بوی گل
از برگ گل کنند اگر خوابگاه تو
از بس که در ربودن دل تیزچنگ بود
شد تیر روی ترکش مژگان نگاه تو
نقش دگر در او نتواند گرفت جای
آیینه دلی که شود جلوه گاه تو
در خون آهوان حرم کاسه می زنی
صائب چگونه امن شود در پناه تو؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیباییها و جاذبههای معشوق پرداخته و احساسات عاشقانهای را به تصویر میکشد. شاعر در مورد چشمان سیاه و زلفهای معشوق سخن میگوید و از تأثیر عمیق آنها بر دلها و احساسات عاشقان مینویسد. همچنین، غم و حسرت عاشقی را که در زیر پای معشوق قرار گرفته و هیچگاه نمیتواند اندازهٔ عشق و زیبایی او را ببیند، به تصویر میکشد. در نهایت، شاعر به خطراتی که زیبایی معشوق ممکن است برای عاشقان به همراه داشته باشد، اشاره میکند و از احساس ناامنی در عشق خود میگوید.
هوش مصنوعی: لالهها به خاطر چشمان سیاه تو به خون نشستند و گلها در کنار کلاهِ تو پنهان شدند.
هوش مصنوعی: هرگز نمیبینی که یک عاشق بیچاره، به خاطر عشقش، به زیر پایش نگاه کند و خاک راه تو بشود.
هوش مصنوعی: اگر موی پریشان تو اینگونه افسار را میکشد، سپاه تو زمین را فتح خواهد کرد.
هوش مصنوعی: چشمان غزال مانند نشانی از تیرگی هستند که در برابر تیرگی چشمان تو قرار گرفتهاند.
هوش مصنوعی: تو از دلهایی که در حین زیباییات شکستهاند، بیخبری. مشاطه (آرایشگر) نیز در این شکستن دلها نقش داشته است.
هوش مصنوعی: هر چقدر که در زندان گرفتار باشم، دل کسی که عاشق زلفهای سیاه تو شده، همیشه آزاد و رهاست.
هوش مصنوعی: چند خط از دور ماه را به سرعت میخورد و نامش را بر گرد چهرهات مینویسد، همانطور که چهرهات همچون ماه زیباست.
هوش مصنوعی: به خاطر ترس از چشم زخم، از چشمان پر آب تو مانند تیغهای تیز چشمهایت محافظت کردهام.
هوش مصنوعی: اگر خوابگاه تو باشد، بوی گل از گلبرگها به مشام میرسد و حتی صد پیرهن عرق میریزد از شرم.
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه چشمان تو به شدت و زیبایی دلها را میرباید، مثل تیرهایی است که از کمان میپراند و بر دلها ضربه میزند.
هوش مصنوعی: هیچ چیز دیگری نمیتواند به خوبی دل روشن تو را به تصویر بکشد؛ مانند آینهای که به خاطر تو، زیباییات را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: تو در خون آهوان حرم، مشغول به خوشگذرانی هستی، صائب! چگونه ممکن است در سایه تو امنیت و آرامش برقرار شود؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای تخت و گاه پادشهی جایگاه تو
آراسته است مملکت از تخت و گاه تو
هستی ندیم شاهی و دولت ندیم تو
هستی پناه عالم و ایزد پناه تو
فخر همه شهانی و کس نیست فخر تو
[...]
ای دوش چرخ غاشیه گردان جاه تو
خورشید در حمایت پر کلاه تو
شاه جهان سکندر ثانی جمال دین
ای برتر از شهان جهان دستگاه تو
تا چشم دشمنان شود از بیم او سفید
[...]
آمد دل ضعیف من اندر پناه تو
کرد او وطن به سایه زلف سیاه تو
هم در پناه زلف تو باد انتقام او
یارب به سرّ سینه مردان راه تو
آخر نظر به حال من مستمند کن
[...]
ای خونبهای نافه چین خاک راه تو
خورشید سایهپرور طرف کلاه تو
نرگس کرشمه میبرد از حد برون خرام
ای من فدای شیوه چشم سیاه تو
خونم بخور که هیچ ملک با چنان جمال
[...]
ای توتیای دیده من خاک راه تو
جانم فدای غمزه چشم سیاه تو
ای شهسوار حسن عنان را کشیده دار
کز حد گذشت ولوله دادخواه تو
بر بام قصر چون بگشادی نقاب دوش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.