با سیه چشمان بود بزم می گلگون من
ساغر از ناف غزالان می زند مجنون من
می کند در سینه ام پیوسته جولان درد و داغ
هر طرف صد محمل لیلی است در هامون من
گرچه از شمشیر او بالین و بستر ساخته است
همچنان زنجیر می خاید ز جوهر خون من
چون دهان زخم، گستاخی نمی دانم که چیست
تیغ خون آلود می باشد لب میگون من
موشکافان جهان را موی آتشدیده کرد
بس که پیچیده است چون زلف بتان مضمون من
عالمی را گفتگوی من به وجد آورده است
جوش صد میخانه دارد سینه پر خون من
می شود در بوته حکمت زر مغشوش صاف
نیست جایی بهتر از خم بهر افلاطون من
شور بلبل می کند کان ملاحت باغ را
می فزاید حسن او را عشق روزافزون من
سرو خواهد کرد چون مینای خالی خون عرق
چون به سیر باغ آید سبز ته گلگون من
شاخ گل بر خاک بندد نقش صائب ز انفعال
هر کجا قامت فرازد مصرع موزون من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این غزل به توصیف عشق و درد میپردازد. بزم او پر از یاد سیهچشمان و محبوب است که مستی و جنون را به همراه دارد. در دل او احساسی عمیق از درد و شوق نهفته است. او از زخمها و چالشهایی که عشق برایش به همراه داشته میگوید، ولی همچنان دلش از عشق لبریز است. عشق او همچون آتش سوزان است که بر تمامی زوایای وجودش تأثیر گذاشته و او را به وجد آورده است. در نهایت، شاعر با اشاره به زیباییهای باغ و بلبل، از عشق روزافزون خود سخن میگوید و تأکید میکند که هیچچیزی نمیتواند جایگاه عشق او را پر کند.
هوش مصنوعی: در مهمانی خوشگذرانی من، چشمهای سیاه و جذاب وجود دارند و مجنون (عاشق) من از زیبایی آنها مست میشود و شیشه نوشیدنیاش از کمر غزالهای زیبا پر شده است.
هوش مصنوعی: در دل من همیشه درد و رنجی وجود دارد و هر سمت که نگاه میکنم، نشانههایی از عشق و غم به چشم میخورند.
هوش مصنوعی: هرچند او با شمشیر خود تخت و بستر برای من ساخته است، اما همچنان زنجیر بندگی و محبت او از خون من جاری است.
هوش مصنوعی: زمانی که دهانم زخم باشد، نمیدانم بیحیایی یا گستاخی چیست. زیرا تیغ خونآلود به لب میگونم آسیب رسانده است.
هوش مصنوعی: دانشمندان و محققان دنیا را به فکر واداشته است، چرا که مضمون من به اندازهی پیچیدگی زلف معشوقان، دشوار و رازآلود است.
هوش مصنوعی: از گفتگوهای عالم، حالتی شگفت و شور و شوق در من ایجاد شده است، قلب من پر از احساسات شاداب و دردها مانند صد میخانه جوشان است.
هوش مصنوعی: در دل حکمت، طلا همیشه خالص نیست و بهترین مکان برای افلاطون به هیچ جا بهتر از این خم نمیرسد.
هوش مصنوعی: آواز بلبل حال و هوای باغ را شاداب میکند و زیبایی او سبب میشود که عشق من به او هر روز بیشتر شود.
هوش مصنوعی: سرو به زیبایی خود را نمایان میکند، همانطور که شیشهای خالی با خون و عرق پر میشود. هنگامی که به باغی سرسبز میآید، رنگ سبز و گلگون خود را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: شاخ گل بر زمین میافتد و این نشان میدهد که صائب به دلیل بیعملی خود در هر جایی که قدم برمیدارد، قادر به خلق شعر موزون نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
رفت در پا از سر زلفش دل مفتون من
شد به خاک از برج عقرب کوکب وارون من
تیغ برمن راند و زخم کاریش برغیر خورد
تازه دیگر بر دمید این اختر از گردون من
زد به ما پیکان و خون مدعی بر خاک ریخت
[...]
ای خداوند فتن ران فطن از تو چنان
کز تو دارد رستگاری خاطر مفتون من
وی ترا رتبت از آن افزون که جادو و فکرتم
گنج و صفت را تواندگنج در مضمون من
پیش اوج طبع دریا موج لؤلؤ فوج تو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.