گنجور

 
صائب تبریزی

گداخت دیدن آن روی بی نقاب مرا

چو نخل موم، نمی سازد آفتاب مرا

جنون به بادیه پرورده چون سراب مرا

سواد شهر بود آیه عذاب مرا

چو ماه نو به تواضع ز خاک می گذرم

اگر سپهر دهد بوسه بر رکاب مرا

ز پنبه سر مینا به حلقم آب چکان

نمی رود به گلو آب، بی شراب مرا

ز سینه ام دل پرداغ را برون آرید

که سیر کرد ز جان دود این کباب مرا

کسی به موی نیاویخته است خرمن گل

غم میان تو دارد به پیچ و تاب مرا

به یک دو قطره که خواهد گهر شدن روزی

رهین منت خود گو مکن سحاب مرا

عبث چه عمر به افسانه می کنی ضایع؟

چو چشم رخنه دیوار نیست خواب مرا

فغان که با همه کاوش که کرد ناخن سعی

نشد گشادی ازان غنچه نقاب مرا

چه ذره ام که به خورشید همعنان گردم؟

بس است گوشه چشمی ازان رکاب مرا

درین بهار که گل کرد رازها صائب

نشد گشادی ازان غنچه نقاب مرا

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
غزل شمارهٔ ۶۰۷ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
مجد همگر

خیال روی تو یکباره برد خواب مرا

درنگ وصل تو افکند در شتاب مرا

متاب روی ز من دلبرا و زلف متاب

که تاب زلف تو در تب فکند تاب مرا

اگر بر تو دهد میوه بهشت چرا

[...]

سلمان ساوجی

خیال نرگس مستت، ببست خوابم را

کمند طره شستت، ببرد تابم را

چو ذره مضطربم، سایه بر سر اندازم

دمی قرار ده، آشوب و اضطرابم را

نه جای توست دلم؟ با لبت بگو آخر

[...]

بابافغانی

که برفروخت بمی چهره آفتاب مرا

که ساخت تیز بر آتش دل کباب مرا

شبی که مست بکاشانه ام فرود آید

فرشته رشک برد مجلس شراب مرا

نمیشود مژه ام گرم ازان سبب که بناز

[...]

صائب تبریزی

به خنده ای بنواز این دل خراب مرا

به شور حشر نمکسود کن کباب مرا

خدا جزا دهد آن ابر بی مروت را!

که سد راه دمیدن شد آفتاب مرا

دلم ز شکوه خونین پرست، می ترسم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
قدسی مشهدی

خوشم به درد مکن ای دوا عذاب را

مکن مکن که عمارت کند خراب مرا

چه آتشی تو نمی‌دانم ای بهشتی روی

که ذوق گریه عشق تو کرد آب مرا

هجوم گریه نمی‌دانم اینقدر دانم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه