اندکی کوتاه کن زلف بلند خویشتن
تا مبادا ناگه افتی در کمند خویشتن
گرچه این تعلیم بهر من ندارد صرفه ای
تا شوی واقف ز حال مستند خویشتن
لیک می دانم که از فولاد اگر باشد دلت
برنمی آیی به مژگان کشند خویشتن
ناز در تسخیر ما گر می کند استادگی
مشورت کن با دل مشکل پسند خویشتن
حسن چون افتاد شیرین، دل ز خود هم می برد
نیشکر بیرون نمی آید ز بند خویشتن
ز اشتیاق خویش در یک جا نمی گیرد قرار
ای خوشا حسنی که خود باشد سپند خویشتن
شکر این معنی که عیسای زمانت کرده اند
اینقدر غافل مشو از دردمند خویشتن
لب نگه دار از لب ساغر که نادم می شود
هر که اندازد در آب تلخ، قند خویشتن
سعی تا حد توکل دست و پایی می زند
چون به این وادی رسی پر کن سمند خویشتن
پند دل صائب مرا از کوی او آواره کرد
هیچ کافر گوش نگذارد به پند خویشتن!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق و خودشناسی سخن میگوید. او به محبوبش میگوید که کمی از زیبایی خود کم کند تا به دام عشق نیفتد. سپس اشاره میکند که گرچه این نصیحت به او سودی ندارد، اما در عین حال، آگاهی از حال خود مهم است. شاعر به دل و احساسات اشاره میکند و میگوید که اگر دل انسان قوی باشد، نمیتوان به راحتی او را به دام انداخت. او همچنین بر اهمیت خودشناسی و دوری از غفلت تأکید میکند و میگوید که در عشق باید مراقب بود، چرا که هرچه بیشتر درگیر احساسات شویم، از خودمان دورتر میشویم. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که هر فرد باید به خود و دل خود توجه کند و از نصایح دیگران پرهیز کند.
هوش مصنوعی: کمی از زلف بلند و پیچیدهات را کوتاه کن تا ناخواسته به دام خودت نیفتی.
هوش مصنوعی: هرچند این آموزش برای من سودی ندارد تا از حالت واقعی خود آگاه شوم، اما به هر حال میخواهم به این موضوع بپردازم.
هوش مصنوعی: اما میدانم که حتی اگر دل تو از فولاد باشد، نمیتوانی به سادگی خود را از محبت و محبتورزی دور کنی.
هوش مصنوعی: اگر محبوب به خاطر زیباییاش تو را فریب میدهد، بهتر است با دلی که انتخاب آن دشوار است، مشورت کنی.
هوش مصنوعی: وقتی زیبایی و دلربایی حسن به اوج میرسد، دل انسان از خود بیخود میشود و نمیتواند از بند و زنجیر خود رهایی یابد.
هوش مصنوعی: از شدت عشق و خواستههای درونیام آرام و قرار ندارم. ای خوشا به حال آن حسن و زیبایی که خود را در درونش مییابد و به خود متکی است.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که نعمت و لطفی که در زندگیات وجود دارد، مشابه کارهای عیسی در روزگار خود است. با این حال، نباید از مشکلات و نیازهای درونی خود غافل شوی و باید به درد و رنجهای خود توجه کنی.
هوش مصنوعی: از نوشیدن الکل و شراب بپرهیز، زیرا هرکسی که قند خود را به آب تلخ بیفکند، پشیمان خواهد شد.
هوش مصنوعی: تلاش کن و در عین حال به خدا توکل داشته باش. وقتی به این مرحله رسیدی، خودت را به جلو بران.
هوش مصنوعی: دل من را نصیحتهای صائب به شدت آواره کرده و در کوی معشوق رها کرده است. هیچ فرد بیایمانی به سخنان خودش گوش نمیدهد!
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نوش میریزد حدیثت در گزند خویشتن
تلخ از آن گویی که داری پاس قند خویشتن
بس پریشان ساختی زلف دراز خویش را
گردنی نگذاشتی فارغ ز بند خویشتن
هیچ کاری پیش از عشقت به کام من نبود
[...]
می کند آتش زبان دفع گزند خویشتن
مصرع برجسته خود باشد سپند خویشتن
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.