گنجور

 
 
 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
نظیری نیشابوری

نوش می‌ریزد حدیثت در گزند خویشتن

تلخ از آن گویی که داری پاس قند خویشتن

بس پریشان ساختی زلف دراز خویش را

گردنی نگذاشتی فارغ ز بند خویشتن

هیچ کاری پیش از عشقت به کام من نبود

[...]

صائب تبریزی

اندکی کوتاه کن زلف بلند خویشتن

تا مبادا ناگه افتی در کمند خویشتن

گرچه این تعلیم بهر من ندارد صرفه ای

تا شوی واقف ز حال مستند خویشتن

لیک می دانم که از فولاد اگر باشد دلت

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه