عمری است ما لب از طمع خام بستهایم
از صبر سنگ بر دل ناکام بستهایم
مینای باده با رگ گردن مطیع ماست
تا لب ز گفتگو چو لب جام بستهایم
از شکرست بستر و بالین ما چو مغز
تا دیده از نظاره چو بادام بستهایم
بیطالعیم، ورنه درین طرفه صیدگاه
چندان که چشم کار کند دام بستهایم
زان لب کز او کسی نشنیده است حرف تلخ
امیدها به بوسه و پیغام بستهایم
اسباب کامرانی خصم است سالها
طرفی که ما ازین دل خود کام بستهایم
هرچند بر زمین پر ما نقش بسته است
احرام بوسه لب آن بام بستهایم
ز آغاز میتوان به سرانجام راه برد
ما دل عبث به فکر سرانجام بستهایم
چون دانه نیست عاریتی سیر دام ما
ما دل به دام چون گره دام بستهایم
صائب به ذوق ما نتوان یافت کافری
زنار را به رغبت احرام بستهایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از زندگی خود و تلخیهای آن سخن میگوید. او سالهاست که از خواستههای ناپخته دوری کرده و به صبر و تحمل روی آورده است. شاعر با تمثیلهایی چون رابطهٔ مینا و باده، به تداوم در گفتگوها و آرزوهای خود اشاره میکند. او از ناامیدیها و تلخیهایی که در زندگی بهدست آورده، سخن میگوید و بر این نکته تأکید میکند که در جستجوی کامیابی، خود را به دامها و محدودیتهایی بسته است. شاعر به انتظار بوسهها و پیغامهایی مینشیند که به جای خوشبختیاش، تلخی و ناکامی را به ارمغان آورده است. در نهایت، او با اشاره به بیسرانجامی خواستهها، به ناامید بودن از تحقق آرزوهایش میپردازد و بر این باور است که زندگیش پر از عشق، آرزو و تلخیهای بیپایان است.
هوش مصنوعی: ما مدتهاست که به خاطر آرزوهای بیپایه و امیدهای تلخ، از خواستههای خود چشم پوشیدهایم و با صبوری و استقامت، به دلتنگیهایمان ادامه میدهیم.
هوش مصنوعی: شراب در ظرف زیبا و خوشفرم خود، در کنار رگ گردن ما، تسلیم و مطیع است. از آنجا که ما لب به گفتگو و صحبت نمیزنیم، مانند لیوانی که لب آن بسته شده است.
هوش مصنوعی: بستر و بالین ما از شکر تهیه شده است، مانند مغزی که درون بادام پنهان است، ما نیز به تماشای زیباییها چشم داریم و آن را به دقت مینگریم.
هوش مصنوعی: ما از شانس بد، در این مکان شکارگاه، هر چقدر که چشم میبیند و نگاه میکند، دامهای زیادی گذاشتهایم.
هوش مصنوعی: از آن لب که کسی هیچگاه حرفهای تلخ امیدها را نشنیده است، ما به بوسه و پیامهای عاشقانه متصل شدهایم.
هوش مصنوعی: سختیها و مشکلاتی که دیگران با آنها روبهرو هستند، سالها طول میکشد، اما ما از دل خود راضی هستیم و به خواستههایمان رسیدهایم.
هوش مصنوعی: ما هرچند در دنیای مادی و روی زمین زندگی میکنیم، اما به خاطر عشق و محبت به محبوبمان، به نوعی خود را متعهد و وابسته کردهایم.
هوش مصنوعی: از ابتدای راه میتوان به مقصد رسید، اما ما بدون دلیل به فکر نتیجه نهایی هستیم.
هوش مصنوعی: وقتی که چیزی در اختیار نداریم، باید مراقب باشیم که به دام نرویم. دل ما همچون دامی است که خود به خود به آن گره خوردهایم و نمیتوانیم از آن رها شویم.
هوش مصنوعی: ما نمیتوانیم کافر را که زنجیر به خود بسته به خاطر ذوق و شوقی که داریم، در حالت احرام ببینیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ما دل به چین زلف دلارام بستهایم
در باده لبش طمع خام بستهایم
آخر توان به کعبه کویش طواف کرد
چون عزم جزم کرده و احرام بستهایم
دعوی زهد کرده به دوران حسن او
[...]
تا دل به قید زلف دلآرام بستهایم
بر دیده خواب و بر جگر آرام بستهایم
سودای یار در سر و سر در کمند زلف
این عقده بین که ما به سرانجام بستهایم
ما از مقام صدق سر کویش از صفا
[...]
دام امید در ره ایام بستهایم
در رهگذار سیل ز خس دام بستهایم
بر دست روزگار روان است حکم ما
تا لب ز گفتگو چو لب جام بستهایم
عشق آن حریف نیست که صید زبون کند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.