اول سری به رخنه دیوار می کشم
دیگر به آشیانه خود خار می کشم
سوزن تمام چشم شد از انتظار و من
با ناخن شکسته ز پا خار می کشم
چون زاهدان به مهره گل دل نبسته ام
از سبحه بیش غیرت ز نار می کشم
امسال خنده ام نه چو گل از ته دل است
خمیازه بر شکفتگی پار می کشم
از خار خار تیغ به تن پوست می درد
از خون فزون ز نیشتر آزار می کشم
دارم به هر دو دست دل نازک ترا
از موم گرد آینه دیوار می کشم
در حلقه جنون به چه رو سر درآورم؟
داغم به فرق و منت دستار می کشم
در حلقه جنون به چه رو سر درآورم؟
داغم به فرق و منت دستار می کشم
با شانه دست کرده یکی در شکست من
دست از میان طره طرار می کشم
آیینه ام، به جامه خاکستری خوشم
از بخت سبز زحمت زنگار می کشم
صائب ز کوچه گردی زلف آمدم به تنگ
خود را به گوشه دهن یار می کشم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر حاکی از درد و رنج شاعر است که در دو بُعد عاطفی و روحی احساسات عمیقش را بیان میکند. او با تصاویری از خار و تیغ، انتظار و ناامیدی را به تصویر میکشد و به تلاش خود برای ارتباط و ابراز عشق اشاره میکند. موضوعاتی چون زهد، عشق و دردی ناشی از جدایی نیز در شعر وجود دارد. شاعر به احساس انزوا و جنون اشاره میکند و تلاش میکند تا با بیان احساساتش، از رنجاش بکاهد. در نهایت، او خود را درگیر دلتنگی و عشق میبیند و به دنبال راهی برای ابراز این احساسات است.
هوش مصنوعی: ابتدا به شکاف دیوار نگاه میکنم و بعد به لانه خودم میرسم.
هوش مصنوعی: چشم من به خاطر انتظار به شدت آسیب دیده است و من با ناخنهای شکستهام از پای خود خار را بیرون میکشم.
هوش مصنوعی: چون مانند زاهدان به مهرههای گلابی دل نبستهام، از سبحه (که نماد زهد و ریا است) فراتر میروم و تنها غیرت را از آتش عشق میگیرم.
هوش مصنوعی: امسال خندهام اصلاً از عمق دل نیست، بلکه احساسی مثل خواب و بیحوصلگی دارم که باعث میشود حالت شادیام ظاهری و سطحی باشد.
هوش مصنوعی: از خارهایی که به بدنم زخم زده، درد میکشم و این درد به قدری زیاد است که از شدت خونریزی، بیشتر از نیش زهرآگین عذاب میکشم.
هوش مصنوعی: دارم با دقت و محبت، چهره لطیف تو را همچون موم قرار می دهم و به زیبایی به تصویر می کشم.
هوش مصنوعی: در فضای توهم و جنون، چگونه میتوانم عاقلانه رفتار کنم؟ آنچنان دلم پرآشوب است که تنها با گذاشتن دست بر سرم میتوانم تسکین پیدا کنم.
هوش مصنوعی: در وضعیت جنونآمیز به چه شکلی خود را نشان دهم؟ رنج و داغی که بر سر دارم را با لباسی که به سر دارم، میپوشانم.
هوش مصنوعی: کسی با شانهاش به من نزدیک میشود و وقتی به سراغم میآید، من دستم را از میان موهای پیچخوردهاش بیرون میکشم.
هوش مصنوعی: من مانند یک آینه هستم، و از این که در لباس خاکستری هستم راضیام، زیرا با تلاش و کوشش خود را به بختی روشن و سبز میرسانم، حتی اگر در این راه با سختیها و زنگارهای زندگی مواجه شوم.
هوش مصنوعی: به خاطر این که در کوچههای پرپیچ و خم زلف یار سیر کردم، حالا در کنار خودم احساس تنگی میکنم و ذهنم به سوی او میرسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فریاد از این جفا که من از یار می کشم
اندک همی شمارم و بسیار می کشم
خاکم که کوب می خورم و پست می شوم
مورم که رنج می برم و بار می کشم
گر از جفای او دلم افگار می شود
[...]
آزارها ز یار جفا کار می کشم
تا کار او جفاست من آزار می کشم
غم می کشم ز یار و شکایت نمی کنم
غم نیست چون غمیست که از یار می کشم
بر من شدست این سبب طعنه دگر
[...]
از دست دهر محنت بسیار می کشم
آئینه وار هر نفس آزار می کشم
در آتشم چو پنبه داغ از ملایمت
از طبع سازگار خود آزار می کشم
یک رهبرم درین ره تاریک برنخورد
[...]
از روی نرم سرزنش خار می کشم
چون گل ز حسن خلق خود آزار می کشم
آزاده ام، مرا سرو برگ لباس نیست
از مغز خود گرانی دستار می کشم
هر چند شمع راهروانم چو آفتاب
[...]
از دهر بس که کلفت بسیار می کشم
از همنفس چو آئینه آزار می کشم
شمعم ز گریه کلفت بسیار می کشم
از نور چشم خویش من آزار می کشم
از بخت تیره بر هوس دل نمی رسم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.