تیغ برهنه را به بغل تنگ می کشم
چون ساغری ز باده گلرنگ می کشم
شبدیز عقل ترک حرونی نمی کند
گلگون باده را به ته تنگ می کشم
خال تو سنگ کم به ترازوی من نهاد
من هم متاع دل به همین سنگ می کشم!
قرب مکان تسلی عاشق نمی دهد
در پای ناقه ناله به فرسنگ می کشم
آتش ز چشم تیشه فرهاد می جهد
هر ناخنی که بر جگر سنگ می کشم
صائب خمار زور چو می آورد به من
مینای باده را به بغل تنگ می کشم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از احساسات عشق و دلشکستگی خود سخن میگوید. او از تیغ برهنه به عنوان نمادی از درد و رنج استفاده میکند و میگوید که این درد را به گونهای در خود حس میکند که مانند ساغری پر از باده است. شاعر به تلخی و تلونی کارهایی که به خاطر عشق انجام میدهد اشاره میکند و روح و احساساتش را به مثابه متاعی باارزش نسبت به درد و رنجی که میکشد، تشبیه میکند. در نهایت، او به آتش عشق و نالههایی که از دلش برمیخیزد، و همچنین به شادی و خمار ناشی از شراب اشاره میکند، که همه اینها نشان از تضاد عمیق در احساسات عاشقانه او دارد.
هوش مصنوعی: تیغ تیز و برنده را در آغوش خود میفشارم، همانطور که گَلِی از شراب خوشرنگ را در دست میگیرم.
هوش مصنوعی: عقل شجاع و قوی مانند اسب تندرویی است که به هیچ چیزی جز زیبایی و لذت از زندگی توجه نمیکند. من همواره از شراب قرمز و پرنشاط لذت میبرم و آن را با اشتیاق مینوشم.
هوش مصنوعی: تو به من خالی از اهمیت و بیارزشی دادی، اما من هم قلب و احساساتم را با همان کمارزشی به تو میفروشم!
هوش مصنوعی: محل نزدیک به محبوب، دلِ عاشق را آرامش نمیبخشد. من در زیر پای شتر، فریاد و نالهام را از راههای دور میکشم.
هوش مصنوعی: آتش از چشمان فرهاد ناشی میشود و هر بار که به سنگ میزنم، احساس درد میکنم.
هوش مصنوعی: وقتی نوشیدنی مستی به من میرسد، بطره شراب را به طور محکم در آغوش میفشارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.