غوطه در بحر گهر ز آبله پا زدهام
در دل خاک قدم بر سر دریا زدهام
سود من از سفر خاک، که چشمش مرساد
مشت خاکی است که در دیده دنیا زدهام
تا در فیض گشوده است به رویم توفیق
حلقه چون داغ بسی بر در دلها زدهام
به خراش جگر خویش نظر داشتهام
تیشه در ظاهر اگر بر دل خارا زدهام
چه کند سیل گرانسنگ به همواری دشت؟
خاک در دیده دشمن به مدارا زدهام
غوطه در خون زده چون پنجه مرجان دستم
بس که کف بر سر شوریده چو دریا زدهام
دست چون در کمر موج تهیدست زنم؟
من که چون رشته مکرر به گهر پا زدهام
این زمان در سفر قطره به جان میلرزم
من که صد مرتبه چون سیل به دریا زدهام
نیست بیکار درین مرحله یک نشتر خار
همه را بر محک دیده بینا زدهام
عاجزم در گره خویش گشودن صائب
من که نقب از مژه در سینه خارا زدهام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق و تجربیات زندگی شاعر است. او از غوطهوری در درد و رنج سخن میگوید و نشان میدهد که چگونه در جستجوی معنای زندگی و ارزشهای واقعی در تلاش است. شاعر با نمادهایی مثل دریا، خاک و سیل، تضادها و چالشهای زندگی را به تصویر کشیده و اشاره دارد که هر چند دچار رنج و سختی شده، اما همچنان به تلاش خود ادامه میدهد. او همزمان بر روحیه مقاوم و پایبندیاش به آرمانها تاکید میکند و از قدرت خلاقیت و مبارزهاش میگوید.
هوش مصنوعی: من در دل دریا غرق در جواهرات هستم، اما پاهایم زخم شده و بر روی زمین، پا به روی سطح دریا گذاشتهام.
هوش مصنوعی: سود من از سفر به دنیا، تنها در وجود خاکی من است، و آن خاکی که در چشمانم نشسته، بهمثابه دنیاییست که تجربه کردهام.
هوش مصنوعی: تا زمانی که درهای فیض و رحمت برای من باز است، مانند حلقهای بر در دلها نشانههای فراوانی گذاشتهام.
هوش مصنوعی: من به زخمها و دردهای درون خود توجه کردهام، حتی اگر در ظاهر به مشکلاتی عمیقتر و ظاهری جدیتر برخورد کردهام.
هوش مصنوعی: سیل عظیم چه تأثیری میتواند بر دشت صاف بگذارد؟ من به زیریکشیدگیها و مشکلات، با صبوری و آرامش برخورد کردهام.
هوش مصنوعی: دست من به شدت در خون غوطهور است، مانند پنجهٔ مرجان، چرا که آنقدر شورش کردهام که انگار به سر و صورت دریا ضربه زدهام.
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم دستم را به پشت موج ناکام بزنم؟ من که مثل رشتهای که بارها به مروارید پا زده باشد، در زندگی نقش بستهام.
هوش مصنوعی: هماکنون در سفر به دریا، قلبم به شدت میلرزد، چون بارها و بارها همچون سیل به دریا رفتهام.
هوش مصنوعی: هیچکس در این مرحله بیکار نیست؛ هر کسی مانند یک تیغ تیز، به دقت زیر نظر است و امتحان و آزمایش شدهاند.
هوش مصنوعی: من در解 دادن به مشکلات خود ناتوانم، چون من که با دیدن زیباییهای تو به درد و رنج خود پی بردهام، نمیتوانم از آن رها شوم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا ز مینای غم عشق تو صهبا زدهام
عقل را شیشه ناموس به خارا زدهام
از پی میمنت عیش مرا تیغ شراب
تا به دست آمده بر گردن تقوا زدهام
می مسیحا و من غمزده رنجور مکن
[...]
دست در حلقهٔ آن جعد چلیپا زدهام
دل سودازده را سلسله در پا زدهام
عشقم آتش زد و آب مژه از سر بگذشت
پی آن گوهر یک دانه به دریا زدهام
در بر غمزهٔ طفلی سپر انداختهام
[...]
تا به دامان تو من دست تولا زدهام
پای بر اطلس و نه جامه خضرا زدهام
تا دلم مطلع خورشید گریبان تو شد
خنده بر روشنی صبح مصفّا زدهام
در تو گر من نظری بنگرم از چشم هوس
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.