من که از وسعت مشرب به فلک ساختهام
پیش خوی تو مکرر سپر انداختهام
روی بر تافتن از من ز مسلمانی نیست
مه که ابروی ترا قبله خود ساختهام
برگ سبزی به من از سرو تو هرگز نرسید
گرچه سرحلقه عشاق تو چون فاختهام
نفس گرم ازین بیش چه تاثیر کند؟
جامه سرو ترا فاختهای ساختهام
تکمه چاک گریبان خجالت مپسند
این سری را که به امید تو افراختهام
حسن را هیچ مبصر نشناسد چون من
که چو یعقوب درین کار نظر باختهام
گرگ در پیرهنم جلوه یوسف دارد
تا ز زنگار خودی آینه پرداختهام
فارغ از خلدم و آسوده از دوزخ صائب
من که با سوختن از هر دو جهان ساختهام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از شاعری است که به تجلی عشق و دلبستگی به معشوق پرداخته است. او از وسعت احساسات و عشق خود به معشوق میگوید و بیان میکند که چگونه در برابر عاشقیاش تواضع میکند. شاعر به زیبایی معشوق اشاره کرده و میگوید که در دل او بهعنوان قبله عشقاش گرامیشده است. او احساسی از فراق و دوری را تجربه میکند و اهیمت خود را در عشق میبیند. همچنین، احساساتی از جانفشانی و فداکاری را برای سرمایهگذاری در عشق خود ابراز میکند. در نهایت، شاعر به آرامش درونیاش از سوختن در عشق اشاره میکند و نشاندهنده عمق و شدت احساساتش است.
هوش مصنوعی: من که به خاطر دلی وسیع و فراخ، به جایی بلند و قابل توجه رسیدهام، بارها پیش روی تو زانو زدهام و تسلیم شدهام.
هوش مصنوعی: نگاه کردن به من و دوری از من، نشانه مسلمانی نیست، چون من شاهد زیبایی تو هستم و تو را محور دل خود قرار دادهام.
هوش مصنوعی: هیچ گلی از عشق و محبت تو به من نرسید، گرچه در میان عاشقان تو مانند پرندهای زیبا و سرزنده هستم.
هوش مصنوعی: نفس گرم من دیگر چه تاثیری میتواند داشته باشد؟ من برای تو لباس سرو را به زیباترین شکل دوختهام.
هوش مصنوعی: نگاه مکن به نقص و عیبهای ظاهری، این سر را که به خاطر تو بلند کردهام، به خاطر امید به تو است.
هوش مصنوعی: هیچکس به زیبایی حسن، مانند من آگاه نیست؛ چرا که من مانند یعقوب در این موضوع دلبستهام و همهچیز را از دست دادهام.
هوش مصنوعی: گویی که در لباس من، زیبایی یوسف وجود دارد، چرا که من از زنگار نفس خودم پاک شدهام و به خودسازی پرداختهام.
هوش مصنوعی: من از جنبههای مختلف زندگی و سختیهای آن آزاد شدهام و هیچ دغدغهای از بهشت و جهنم ندارم، زیرا آزمونهای سخت هر دو جهان را تحمل کردهام و به این حالت رسیدهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا که من نرد وفا با رخ تو باخته ام
مهره ی مهر تو در طاس غم انداخته ام
بار هجران تو بر جان من امروزی نیست
با غم عشق تو عمریست که در ساخته ام
همچو پروانه سرگشته به شمع رخ دوست
[...]
خانهٔ دوری دل از همه پرداختهام
وانداران بهر تو وحدتکدهای ساختهام
زیر این سقف مقرنس به ازین جائی نیست
که من تنگ دل از بهر تو پرداختهام
هست دیگ طربم ز آتش بیدود بهجوش
[...]
همچو یعقوب ز نو مصلحتی ساختهام
تازه نرد نظری با پسری باختهام
به هواداری آن طرفه غزال چینی
دام در رهگذر آهویی انداختهام
تا چه آید به من آخر ز هوسناکی دل
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.