نشد سروی درین بستانسرا یک بار همدوشم
ز آتش طلعتی روشن نشد محراب آغوشم
سرآمد گرچه در آغوش سازی عمر من چون گل
نشد یک بار دربرآید آن سرو قباپوشم
سراپایم چو ساغر یک دهن خمیازه می گردد
چو می گردد به خاطر یاد آن لبهای می نوشم
به هر افسانه نتوان همچو طفلان بست چشم من
که قدر وقت دان کرده است آن صبح بناگوشم
نه زان سان شعله ور شد آتش بیتابیم از دل
که لعل آبدار او تواند کرد خاموشم
نباشد بیوفایی شیوه من چون هوسناکان
که در دوران خط از بندگان حلقه در گوشم
لب جان پرورت بر من نه آن حق نمک دارد
که در روز سیاه خط شود از دل فراموشم
اگرچه می توانم زیر بار عالمی رفتن
گرانی می کند دست نوازش بر سر دوشم
چه خواهد کرد صائب باده من با تنک ظرفان
که خم را پایکوبان داشت در میخانه ها جوشم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به احساس تنهایی و ناکامی در عشق اشاره دارد. او از عدم حضور محبوبش در زندگیاش مینالد و بیان میکند که حتی یکبار هم نتوانسته کنار او باشد. او حسرت دیدار و در آغوش گرفتن محبوب را دارد و گویی زمان به ناامیدی و یأس در زندگیاش گذشته است. شاعر همچنین به یاد لبهای محبوبش و تاثیر آن بر روح و جانش میپردازد و میگوید که نمیتواند همچون کودکان به رویاها تکیه کند، چون با واقعیت و درد آشناست. او با اشاره به وفاداریاش به عشق، از بیوفایی و هوسرانی دیگران ابراز تنفر کرده و به اهمیت یاد محبوبش در دلش اشاره میکند. در نهایت، او از بار سنگین غم و فقدان محبوبش سخن میگوید و نشان میدهد که علیرغم تمایل به فرار از غم، وزن این درد او را به زمین میزند.
هوش مصنوعی: در این بستان، هیچ سروی پیدا نشد که همراه من باشد. در نتیجه، زیبایی و درخشش چهرهام نتوانست محراب و آغوشم را روشن کند.
هوش مصنوعی: هرچند که عمر من به پایان رسیده و در آغوش تو هستم، اما مانند گلی نشدم که یک بار هم به خوبی در آغوش تو ظاهر شوم، مانند آن سرو باریکاندام.
هوش مصنوعی: تمام وجودم چون جامی است که در آن یک دهن خمیازه میآید. این خمیازه به خاطر یاد آن لبان است که از آنها مینوشم.
هوش مصنوعی: انسان نمیتواند به هر داستانی مانند کودکان اعتماد کند. چشم من که به ارزش زمان آگاه است، در این صبح خاص به زیبایی و روشنی آن نگاه میکند.
هوش مصنوعی: آتش شور و شوق در دل ما از عشق او به شدت شعلهور شده و به راحتی خاموش نمیشود، چرا که زیبایی و جذابیتش مانند لعل آبدار و درخشان است که نمیگذارد ما آرام بگیریم.
هوش مصنوعی: من به بیوفایی عادت ندارم، مثل کسانی که در خاطرشان تنها هوس و آرزوهای خودشان را دارند و به دیگران اهمیتی نمیدهند. آنها مانند افرادی هستند که در دورهای، بندگان را به بردگی میکشند و خودشان در بند خودخواهی و هوسهایشان گرفتارند.
هوش مصنوعی: لبان جانپرور تو برای من آنقدر ارزش دارد که در روزهای سخت و تاریک، هیچگاه فراموش نمیکنم که چقدر نیکو و محترم است.
هوش مصنوعی: اگرچه میتوانم بار سنگین زندگی را تحمل کنم، اما این کار برایم سخت است و دوست دارم کسی با محبت به من توجه کند و بر سرم دست نوازش بکشد.
هوش مصنوعی: صائب به این فکر میکند که اگر ظرفهای کوچکی برای ریختن شراب وجود داشته باشد، این ظرفها چگونه میتوانند باده را در خود جا دهند. او به شادی و سرور در میخانهها اشاره دارد و میگوید که اگر خمهای بزرگ شاداب باشند، این شراب در ظرفهای کوچک نمیگنجد و به خوبی نخواهد جوشید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من آن رندم که کفر و دین به جام باده بفروشم
به یاد یار بی درد، سرِ اغیار می نوشم
بر آرم دوزخ از سینه، که در جنت زنم آتش
اگر از شوق دیدارت به روز حشر بخروشم
چنانت دوست میدارم که با خود گشتهام دشمن
[...]
من آن رند خراباتم که هشیارانه می نوشم
من آن قلاش رسوایم که دایم مست و بیهوشم
من آن دردی کشم که نام و ناموس دو عالم را
ز بیباکی و استغنا بجام باده بفروشم
منم آن بحر بی پایان که صد دریا و صحرا را
[...]
گوارا باد آیات تجلی بر لب هوشم
اگر بخشد ثوابش را به دوزخ دیده و گوشم
همه دردم همه داغم همه آهم افغان
محبت کاش سازد در دل یاران فراموشم
مهیا میکنم از بهر خویش اسباب ناکامی
[...]
چنان برد اختیار از دست آن سرو قباپوشم
که آید در نظرها خشک چون محراب آغوشم
ز بوی خون دل نظارگی را آب میسازم
به ظاهر چون لب تیغ از شکایت گرچه خاموشم
جنون من شد از زخم زبان ناصحان افزون
[...]
بغل بر هم نمیآید ز ذوق آن برو دوشم
چه حسرتها به بر دارد خوشا اقبال آغوشم
من از یاد تو نادانسته هم بیرون نیارم رفت
که می ترسم کنی دانسته از خاطر فراموشم
به راه بیخودیها آمد و رفت خوشی دارم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.