گنجور

 
صائب تبریزی

شبی صدبار بر گرد دل افکار می‌گردم

به بوی یوسفی بر گرد این بازار می‌گردم

چنان افتاده از پرگار طاقت نقطه جانم

که بر گرد سر هر نقطه چون پرگار می‌گردم

خدا این طفل را ببخشد خواب آسایش

شبی صد بار از فریاد دل بیدار می‌گردم

کباب نسر طایر می‌کند خون گریه از شوقم

من ناکس چو کرکس در پی مردار می‌گردم

ز بوی گلشن فردوس پهلو می‌کنم خالی

سبکروحم هوا تا خورده‌ام بیمار می‌گردم

اگرچه نقش دیوارم به ظاهر در گران‌خوابی

اگر رنگ از رخ گل می‌پرد بیدار می‌گردم

چنان سرشار افتاده است صائب خارخار من

که بر گرد سر خار سر دیوار می‌گردم

 
 
 
مولانا

طواف حاجیان دارم بگرد یار می گردم

نه اخلاق سگان دارم نه بر مردار می گردم

مثال باغبانانم نهاده بیل بر گردن

برای خوشه خرما به گرد خار می گردم

نه آن خرما که چون خوردی شود بلغم کند صفرا

[...]

سیف فرغانی

نگارا گرد کوی تو اگر بسیار می گردم

چو بلبل صد نوا دارم که در گلزار می گردم

تو قطب دایره رویی ومن در مرکز عشقت

سری بر نقطه بریک پای چون پرگار می گردم

بدان گیسو که صد چون من سراندر دام او دارد

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سیف فرغانی
فیض کاشانی

درین گلشن من بیدل ببوی یار میگردم

پی گنجی درین ویرانه همچون مار میگردم

سپهر عالم جانم طرار نقش امکانم

بگرد مرکز توحید چون پرگار میگردم

بلی گوی و بلا جویم قضا چوگان و من گویم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از فیض کاشانی
بیدل دهلوی

نه بر صحرا نظر دارم نه در گلزار می‌گردم

بهار فرصت رنگم به گرد یار می‌گردم

قضا چون مردمک جمعیت حالم نمی‌خواهد

تحیر مرکزی دارم که با پرگار می‌گردم

حیا کو تا زند آبی غبار هرزه تازم را

[...]

قصاب کاشانی

زنم گردم غبار خاطر دلدار می‌گردم

شوم گر طوطی این آیینه را زنگار می‌گردم

میان ما و جانان آشنایی نیست بی نسبت

به هر رنگی که آن گل می‌شود من خار می‌گردم

ز یک افسانه در خوابیم اما از ره وحشت

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه