به من گر درد و داغی می رسد خوشحال می گردم
که از لب تشنگی سیراب چون تبخال می گردم
زوحشت سایه را چون نافه از خود دور می سازد
غزال شوخ چشمی را که من دنبال می گردم
چو نقش پا گزیدم خاکساری تا شوم ایمن
ندانستم ز همواری فزون پامال می گردم
سگ از همراهی اصحاب کهف از شیر مردان شد
ندارم گرچه حالی گرد اهل حال می گردم
کف خاکسترم اما اگر طالع کند یاری
زقرب شعله چون پروانه زرین بال می گردم
ز کوه درد لنگر می توانم گشت دریا را
چو بیدردان به ظاهر گرچه فارغبال می گردم
چنان حرص گران رغبت سبک کرده است عقلم را
که از بار گران آسوده چون حمال می گردم
چرا بیهوده گردم گرد خرمن تنگ چشمان را
چو من قانع به گردازدانه چون غربال می گردم
چه با من می تواند کرد صائب آتش دوزخ
چو من آب از حجاب زشتی اعمال می گردم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف احساسات و تفکرات شاعر میپردازد. شاعر میگوید که با وجود درد و رنج، خوشحال است زیرا این تجربیات او را سیراب میکند، به مانند کسی که از تشنگی رها شده باشد. او میخواهد از ترس و وحشت فاصله بگیرد و به دنبال زیباییها و شادیها میگردد، مانند غزالی که در جستجوی خوشبختی است.
شاعر به خاکساری و فروتنی اشاره میکند و از اینکه در مسیر زندگی با چالشهای زیادی روبروست، آگاه است. او اشاره به این دارد که حتی اگر در ظاهر آرام باشد، درونش پر از درد و چالشهای فراوان است. همچنین، به حریص بودن انسانها و کوتاهی عقل در برابر دنیا اشاره میکند.
در نهایت، شاعر با بیان اینکه نیکوکاران میتوانند از زشتی اعمال خود دور شوند، به امید و اعتقاد به بهتر شدن و قناعت در زندگی اشاره میکند. این اشعار ترکیبی از حسرت، امید و تلاش برای رهایی از مشکلات را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: وقتی که دردی یا ناراحتی به من میرسد، خوشحال میشوم، چون این احساسات به من یادآوری میکنند که مانند یک تشنه، سیراب میشوم.
هوش مصنوعی: غزال بازیگوشی را که من به دنبال آن هستم، از ترس سایهاش مانند دور کردن نافه (بافت نرم و ظریف) از خود، دور میکند.
هوش مصنوعی: وقتی که پایم را بر روی زمین گذاشتم، در تلاش بودم که در سکون و آرامش باشم، اما نمیدانستم که ممکن است زیر پا بروم و آسیب ببینم.
هوش مصنوعی: سگ به خاطر همراهی با اصحاب کهف به جانوری شجاع تبدیل شد. من اگرچه حالت خاصی ندارم، اما در میان افراد باحال و خوشحال میچرخم و بودنشان برایم مهم است.
هوش مصنوعی: من تنها خاکستر شدهام، اما اگر سرنوشت یاری کند و در کنار شعلهای باشم، همچون پروانهای با بالهای زریّن به دور آن میچرخم.
هوش مصنوعی: از کوه درد میتوانم مانند دریا حرکت کنم، گرچه به نظر میرسد بیخیال و راحت هستم.
هوش مصنوعی: به قدری خواستهها و طمعهای دنیا ذهن من را مشغول کرده که مثل یک بارکش، از سنگینی بار زندگی راحت و بیفکر میگردم.
هوش مصنوعی: چرا وقت خود را بیهوده صرف تماشای کسانی کنم که به چیزهای کم قانع هستند؟ من هم چون غربالی که دانهها را جدا میکند، در جستجوی چیزی باارزش هستم.
هوش مصنوعی: صائب میگوید که اگر من از زشتی اعمال خود دور شوم و پاک باشم، آتش دوزخ نمیتواند به من آسیب برساند. در واقع، او به قدرت و تاثیر پاکی و نیکی بر روح و جان اشاره دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز خوی سرکش او هر قدم پا مال می گردم
غزالی را که من چون سایه در دنبال می گردم
چو طفل بی جگر کو می رمد شبها ز تاربکی
هراسان از سواد نامهٔ اعمال می گردم
تو بی پروا و من شوریده احوالم، چه میپرسی؟
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.