گنجور

 
صائب تبریزی

می شود دایره خلق ز بیماری تنگ

زین سبب چشم تو پیوسته بود بر سر جنگ

تندخو را نشود آینه دل بی زنگ

که محال است سیاهی فتد از داغ پلنگ

در دل سخت بتان عجز چه تاثیر کند

نخل مومین چه رگ ریشه دواند درسنگ

چشم آسودگی از عالم پر شور خطاست

مهد آسایش این بحر بود کام نهنگ

عجبی نیست اگر پشت کمان راست شود

از هم آغوشی آن قامت چون تیر خدنگ

داده خویش نگیرند کریمان واپس

لعل ویاقوت ز خورشید نمی بازد رنگ

نشود روزی شیرین سخنان آزادی

تا برآمد شکر از بند نی افتاد به تنگ

در ریاضی که بود شبنم گلها سیماب

به چه امید زند بلبل مابرآهنگ

دل ازان زلف محال است رهایی یابد

چه خیال است مسلمان از قید فرنگ

به شکوهی که نشسته است مرا در دل عشق

هیچ شاهی ننشسته است چنان بر اورنگ

محملی لیلی اگر در صدد جولان نیست

چون درین بادیه هر ذره بود گوش به زنگ

هر که را درد طلب هست ز پا ننشیند

نیست در قافله ریگ روان صائب لنگ

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
فرخی سیستانی

بر کش ای تُرک و بیکسو فکن این جامه جنگ

چنگ بر گیر و بنه درقه و شمشیر از چنگ

وقت آن شد که کمان افکنی اندر بازو

وقت آنست که بنشینی و برداری چنگ

دشمن از کینه بر آمد به کمینگاه مرو

[...]

مسعود سعد سلمان

دو سعادت به یکی وقت فراز آمد تنگ

یکی از گردش سال و یکی از شورش جنگ

ما از این هر دو به شکر و به ثنا قصد کنیم

زانکه انده شد و شادی سوی ما کرد آهنگ

ماه نوروز دگر بار به ما روی نمود

[...]

امیر معزی

برکش ای ترک بر اسب طرب و شادی تنگ

که زمستان شد و نوروز فراز آمد تنگ

باد نوروزی با باغ همی صلح کند

من و تو هر دو چرا بیهده باشیم به جنگ

سبز رنگ است ز سبزه سر کوه و لب جوی

[...]

سنایی

ای سنایی نشود کار تو امروز چو چنگ

تا به خدمت نشوی و نکنی قامت چنگ

سر سرهنگان سرهنگ محمد هروی

که سر آهنگان خوانند مر او را سرهنگ

آنکه روی همه هشیاران آمد به شتاب

[...]

حکیم نزاری

عشق اگر باز گرفتی ز گریبانم چنگ

خونِ دل برمژه از دیده نبودی آونگ

رنگ پوشیدم و هم رنگ نمی شد با من

هم بینداختمش نه منم اکنون و نه رنگ

تا دل و دیده نخواهند و نبینند به کس

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از حکیم نزاری
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه