گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صائب تبریزی

نه شبنم است چمن را به روی آتشناک

عرق زروی تو کرده است گل به دامن پاک

چنین که از شب هستی دماغ من تیره است

به چشم آینه ام صیقل است تیغ هلاک

تو از فشاندن تخم امید دست مدار

که در کرم نکند ابرنوبهار امساک

به آفتاب ازین راه صبحدم پی برد

قدم برون منه از شاهراه سینه چاک

فروغ آینه جام جم به گرد رود

ز گرد کینه اگر سینه تو گردد پاک

تو فکر نامه خود کن می پرستان را

سیاه نامه نخواهد گذاشت گریه تاک

به چشم همت ما سر گذشتگان صائب

یکی است طوق گریبان و حلقه فتراک

 
 
 
عنصری

به مستحقان ندهی هرآنچه داری و باز

دهی به معجر و دستار سبزک و سیماک

سوزنی سمرقندی

بجان پاک تو ای خواجه احمد شباک

که همچو جان توام بانو پاک از دل پاک

سر من آنجا باشد که خاک پای تو است

وگرچه سر ز شرف برگذارم از افلاک

بچشم من تو چنانی که توتیا شمرند

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق

بذروه ملکوت آی ازین نشیمن خاک

که نیست لایق تخت ملوک تحت مغاک

بخاک بازده این خاک و سوی علو گرای

که جان پاک سزا نیست جز بعالم پاک

تو شاه تخت وجودی چه جای تست اینجا

[...]

عراقی

بیا، که خانهٔ دل پاک کردم از خاشاک

درین خرابه تو خود کی قدم نهی؟ حاشاک

به لطف صید کنی صدهزار دل هر دم

ولی نگاه نداری تو خود دل غمناک

کدام دل که به خون در نمی‌کشد دامن؟

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از عراقی
سعدی

کسی که لطف کند با تو خاک پایش باش

وگر ستیزه برد در دو چشمش آکن خاک

سخن به لطف و کرم با درشتخوی مگوی

که زنگ خورده نگردد به نرم سوهان پاک

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه