صبح قیامت بود چاک گریبان عشق
شور دو عالم بود گرد نمکدان عشق
کورسوادان عقل محو کتابند و لوح
سینه روشن بود لوح دبستان عشق
هر سو مو بر تنش شمع تجلی شود
دررگ هرکس دوید باده سوزان عشق
خاک وجودش شود همسفر گردباد
درقدم هرکه رفت خار بیابان عشق
چون نتواند گرفت گردش خود راعنان ؟
نیست اگر گوی چرخ زخمی چوگان عشق
آینه اهل دل نقش نگیرد به خود
فلس ندارد به تن ماهی عمان عشق
آب شود هرکه دید چهره شرمین حسن
محو شود هرکه یافت چاشنی خوان عشق
از پی رزق اهل عقل گرد جهان می دوند
ازجگر خود بود روزی مهمان عشق
تیغ ستم دل شکافت ناوک غم دیده دوز
کیست که آید دلیر برسر میدان عشق؟
ریخت چو برگ خزان ناخن تدبیر را
عقده سر درگم زلف پریشان عشق
خامه صائب عبث عرض سخن می دهد
پای ملخ راچه قدر پیش سلیمان عشق
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف صبح قیامت و تجلی عشق میپردازد. در اینجا عشق به عنوان یک نیروی قدرتمند و جهانی معرفی میشود که بر همه چیز سایه میافکند. عقل و دانش در مقابل قدرت عشق ناتوانند و تنها عشق میتواند دلها را به خود جلب کند. تصویرهایی از زیبایی، شور و حالتی رازآلود از عشق ارائه میشود، و به تضاد بین عقل و عشق اشاره میشود. شاعر به طور کلی بر قدرت و تاثیر عشق در زندگی انسانها تأکید میکند و توصیفاتی از بیتابی و جستجوی عشق را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: صبح قیامت فرا رسیده و عشق با شور و شوقی بینظیر در دو جهان حاکم است، همچون گردی که دور نمکدان عشق میچرخد.
هوش مصنوعی: دانشمندان و افراد باهوش، تمام توجه و فهم خود را به کتابها معطوف کردهاند، در حالی که دلهای عاشق و سینههای آنها همچنان روشن و سرشار از عشق و احساسات هستند.
هوش مصنوعی: هر جا که نگاه کنی، جلوهای از نور و زیبایی مشهود است و در دل هر انسانی، عشقی سوزان و پرشور به حرکت درآمده است.
هوش مصنوعی: وجود او به قدری سبک و بیمقدار است که به راحتی با گردباد همراه میشود و هر کسی که در مسیر عشق گام برمیدارد، به سختیهای بسیاری برمیخورد.
هوش مصنوعی: وقتی انسان نتواند کنترل زندگی و مسیر خود را به دست بگیرد، پس هیچ چیز نمیتواند او را از چالشها و سختیهای عشق و زندگی دور کند.
هوش مصنوعی: آینهای که دلهای باصفا دارند، نمیتواند هیچ نقش و تصوری از خود بگیرد. چون فلسِ ماهیهای عمان عشق، به تنهایی که دلی پاک ندارند، تعلق ندارد.
هوش مصنوعی: هر کسی که چهره زیبای شرمنده را ببیند به حالت عجیبی در میآید و هر کسی که طعم عشق را تجربه کند، در آن غرق میشود.
هوش مصنوعی: افراد باهوش به دنبال تأمین معیشت خود در سرتاسر دنیا هستند و گاهی برای عشق و احساسات از دل و جان خود مایه میگذارند.
هوش مصنوعی: ظلم و ستم، دل را شکسته و غم، مانند تیغی عمیق در چشم وقوف کرده است. اکنون کیست که با شجاعت وارد میدان عشق شود؟
هوش مصنوعی: وقتی که ناخن تدبیر، به شکل برگهای پاییزی میریزد، گرههای ناچاری در زلفهای پریشان عشق به وجود میآید.
هوش مصنوعی: صائب از بیفایده بودن سخن گفتن در برابر بزرگی مانند سلیمان میگوید و به این نکته اشاره دارد که عشق و احساسات حقیقی ارزش بیشتری دارند. در اینجا، تصویر پای ملخ به عنوان نشانهای از چیزهای کوچک و ناچیز در مقابل عظمت عشق و بزرگی سلیمان استفاده شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
باز بر افراختیم رایت سلطان عشق
بار دگر تاختیم بر سر میدان عشق
ملک جهان کرده ایم وقف سر کوی یار
گوی دل افکنده ایم در خم چوگان عشق
از سر مستی کشیم گرده رهبان دیر
[...]
ای سر عقل از خطت بر خط فرمان عشق
گوی دل از طره ات در خم چوگان عشق
منشی هجران نوشت بهر هلاکم نشان
مهر زد از داغ دل صاحب دیوان عشق
رفت به هر وادیی از مژه ام سیل خون
[...]
بر در دل میزنند نوبت سلطان عشق
ما و جنون میدهیم وعده به میدان عشق
رایت شاه جنون جلوه نما شد ز دور
چاک به دامن رساند گرد بیابان عشق
آن که ز لعلت فکند شور به دریای حسن
[...]
باز رسید از یمن، نفخه زحمن عشق
باز دمید از چمن، غنچه خندان عشق
جلوه گر آمد ز دور آتش مهر ظهور
منصعق آمد ز طور موسی عمران عشق
نفحه باد صبا زد بچمن مرحبا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.