باز رسید از یمن، نفخه زحمن عشق
باز دمید از چمن، غنچه خندان عشق
جلوه گر آمد ز دور آتش مهر ظهور
منصعق آمد ز طور موسی عمران عشق
نفحه باد صبا زد بچمن مرحبا
رفت بشهر سبا مرغ سلیمان عشق
از دل جن و ملک رفت همه ریب و شک
تافت چوبر نه فلک جلوه انسان عشق
از کرم و فضل و داد، داد مرا هر چه داد
تا ابد آباد باد خانه احسان عشق
عقل بدان کافری با همه مستکبری
چون زخودی شد بری، گشت مسلمان عشق
شیخ مناجات شد قاضی حاجات شد
پیر خرابات شد، طفل دبستان عشق
شد خرد یاوه پوی در طلب و جستجوی
بی سر و پا همچو گوی در خم چوکان عشق
خوب و خوش آینده باد خرم و فرخنده باد
زنده و پاینده باد دولت سلطان عشق
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عشق و محبت الهی اشاره دارد و از تجلیات عشق در طبیعت و انسان سخن میگوید. شاعر با زبان شاعرانه به وصف عشق و تاثیرات آن بر دلها و وجدانها میپردازد. او از تولد دوباره عشق و ظهور آن در زندگی انسانها سخن میگوید و نتیجهی این عشق را در تغییرات مثبت در زندگی و روحیات افراد مشاهده میکند. در نهایت، پیام شعر این است که عشق، نجاتدهنده و بخشنده است و سبب شکوفایی و رستگاری انسانها میگردد.
هوش مصنوعی: عشق همچون نسیمی از یمن به سراغ ما آمده و دوباره از باغ چمن درخشش و شادابی را به گلها بخشیده است. غنچهها به لطف این عشق، لبخند میزنند و زندگی تازهای پیدا میکنند.
هوش مصنوعی: جلوهای از عشق به صورت آتشین و درخشان نمایان شده است، همچون لحظهای که موسی از کوه طور صدای خداوند را شنید. در اینجا، عشق به طور شگفتانگیزی آشکار میشود.
هوش مصنوعی: نسیم خوش باد صبا به سوی ما آمد و ما را شاد کرد؛ مانند اینکه به شهر سبا رفتهایم و پرندهای از عشق سلیمان را شکار کردهایم.
هوش مصنوعی: همه تردیدها و وسواسها از دل جن و فرشتگان دور شد، زیرا هنگامیکه روح انسان عشق را نمایان کرد، آسمان هم درخشید.
هوش مصنوعی: به خاطر لطف و بخشش و انصاف او، هر چیزی که به من داده شده است، امید دارم خانه محبت و عشق همیشه برقرار و پایدار بماند.
هوش مصنوعی: عقل به این معناست که وقتی از خودخواهی و بزرگی نفس رها شوی و به عشق برسی، حتی کافرترین افراد هم به حقیقت ایمان میآورند.
هوش مصنوعی: شیخ در حال دعا و مناجات است و قاضی به نیازها پاسخ میدهد. پیر در بزم و مستی حضور دارد و کودکِ عشق به مدرسه عشق راه یافته است.
هوش مصنوعی: عقل به دنبال چیزهای بیاهمیت و نامعقول است، مانند یک گوی که در لبهی خم چاهی در جستجوی عشق میچرخد و نمیتواند به هدف خاصی برسد.
هوش مصنوعی: آینده خوش و شاداب باشد، زندگی پر برکت و پایدار باشد، و حکومت عشق بر قرار و برقرار باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
باز بر افراختیم رایت سلطان عشق
بار دگر تاختیم بر سر میدان عشق
ملک جهان کرده ایم وقف سر کوی یار
گوی دل افکنده ایم در خم چوگان عشق
از سر مستی کشیم گرده رهبان دیر
[...]
ای سر عقل از خطت بر خط فرمان عشق
گوی دل از طره ات در خم چوگان عشق
منشی هجران نوشت بهر هلاکم نشان
مهر زد از داغ دل صاحب دیوان عشق
رفت به هر وادیی از مژه ام سیل خون
[...]
بر در دل میزنند نوبت سلطان عشق
ما و جنون میدهیم وعده به میدان عشق
رایت شاه جنون جلوه نما شد ز دور
چاک به دامن رساند گرد بیابان عشق
آن که ز لعلت فکند شور به دریای حسن
[...]
صبح قیامت بود چاک گریبان عشق
شور دو عالم بود گرد نمکدان عشق
کورسوادان عقل محو کتابند و لوح
سینه روشن بود لوح دبستان عشق
هر سو مو بر تنش شمع تجلی شود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.