تلخیِ عالمِ ناساز شراب است مرا
تریِ بدگهران عالمِ آب است مرا
تا ازان روی عرقناک، نظر دادم آب
آبِ حیوان به نظر موجِ سراب است مرا
لب به دریوزهٔ می تلخ نسازم چون جام
آبرو جمع چو شد، عالمِ آب است مرا
نیست بیسوختگان شورِ مرا چون آتش
می ز خونابهٔ دلهای کباب است مرا
جز درِ دوست که بیداری دل می بخشد
تکیه بر هر چه کنم باعثِ خواب است مرا
میدهد شادیِ بیدرد مرا غوطه به خون
خندهٔ کبکِ دَری، چنگِ عقاب است مرا
می دهم عرض به دشمن گرهِ مشکلِ خویش
از هوا چشمِ گشایش چو حباب است مرا
گرچه همخانهٔ دریای گرامیگهرم
چون صدف، دانهٔ روزی ز سحاب است مرا
کمتر از جنبش ابروست مرا دورِ نشاط
خوشدلی چون مهِ نو پا به رکاب است مرا
تلخی زهرِ عتاب است گوارا بر من
با شکرخندهٔ خوبان شکراب است مرا
مطلب افتاده مرا تندی و بدخویی تو
غرض از نامه نه امیدِ جواب است مرا
حسن، بی پرده کند آبِ نگه را، ورنه
دست، گستاخ به آن بندِ نقاب است مرا
راست کیشم، به نشان میرسد آخر تیرم
خود حسابم، چه غم از روز حساب است مرا؟
نیست کاری به بد و نیکِ جهانم صائب
رویِ دل از همه عالم به کتاب است مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
با تمنای تو بسیار حساب است مرا
درس دل خوانده ام،آیینه کتاب است مرا
از گلستان خمارم گل مستی خندد
دل دیوانه مگر جام شراب است مرا
چشم تر بی تو سرانجام مرا می داند
[...]
با بتی تا بطی از باده ناب است مرا
گاه پیرانه سری عهد شباب است مرا
گوش تا گوش جهان گر شودم زیر نگین
چشم بر گوشه آن چشم خراب است مرا
هست از کثرت جوشیدن دریای جنون
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.