از خط نگشته سبز لب روح پرورش
ننشسته است گرد یتیمی به گوهرش
ازانفعال ،مشرق پروین شود رخش
گردد ز ساده لوحی اگر مه برابرش
از چشم آفتاب کند جوی خون روان
درزیر زلف جلوه رخسار انورش
رنگی ز بوی پیرهنش نیست باد را
از بس گرفته است قبا تنگ دربرش
گر در خیال تیغ کند غمزه اش گذار
ابریشم بریده شود زلف جوهرش
هر مطربی که درد دلش را فشرده است
سیلاب عقل و هوش بود نغمه ترش
چون نخل پرشکوفه بود هرکه باد ست
بی سکه خرج خاک نشینان شود زرش
چون صبر برشکنجه دام و قفس کند؟
آزاده ای که نقش گران است برپرش
اندیشه شکر شکند نی به ناخنش
موری که کرد خاک قناعت توانگرش
گر در سیاهی سخن آب حیات نیست
سبزست چون همیشه خط روح پرورش ؟
صائب به خنده هر که دهن باز می کند
چون گل به خرج باد رود زود دفترش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیباییها و معانی عمیق زندگی میپردازد. شاعر از زیباییهای طبیعی و انسانی سخن میگوید و اشاره میکند که هیچگونه اندوه و یتیمی بر گوهر روح پُرورش نخواهد نشست. او به شگفتیهای جهان و تاثیرات متقابل زیبایی و عواطف اشاره میکند و بیان میکند که عشق و زیبایی با یکدیگر درهم تنیدهاند. همچنین، از تلاش انسانها برای غلبه بر مشکلات و صبر در برابر سختیها یاد میکند و در نهایت، به پیوندی عمیق بین طبیعت و روحیات انسانی میپردازد. شاعر با تصاویری خیالانگیز و تمثیل، عمق احساسات بشر و زیبایی زندگی را بیان میکند.
هوش مصنوعی: اگر بر روی خط سبز نوشتار نرفته باشد، نشانی از روح پرورشیافته در آن نیست و عاطفه یتیمی بر ارزش و زیباییاش سایه افکنده است.
هوش مصنوعی: اگر خوشبختی و زیبایی به وجود آید، چهرهی ماه نیز از سادگی و ناتوانیاش به تماشای آن خواهد نشست.
هوش مصنوعی: خورشید از چشم خود خون جاری میسازد، در حالی که زیبایی صورت او در زیر موهایش نمایان است.
هوش مصنوعی: باد هیچگونه رنگ و بویی از پیراهن او ندارد، چون آنقدر در قبا و لباسش تنگی دارد که نمیتواند بوزد و آزاد باشد.
هوش مصنوعی: اگر در خیال خود بر تیغی نازک و زیبا نگاه کند، زلف گرانبهای او همچون ابریشم پاره میشود.
هوش مصنوعی: هر نوازندهای که غمهای درونش را به احتیاط و دقت بیان کرده، در واقع از عقل و هوش خود به زیبایی بهره میبرد و آهنگش اندکی تلخی دارد.
هوش مصنوعی: وقتی درخت نخل پر گل و شکوفه باشد، هر بادی که بوزد، به جای اینکه ثروتی به دست بیاورد، خاکنشینان را به زحمت میاندازد و میکاهد.
هوش مصنوعی: آیا تحمل درد و رنج زندان برای آزادهای که در پروازش ارزش و هویت زیادی دارد، ممکن است؟
هوش مصنوعی: فکری که به شکرگزاری ختم میشود، مانند موری نیست که با ناخن خود را به خاک قناعت نمیچسباند، بلکه کسانی که به قناعت و شکرگزاری اهمیت میدهند، در حقیقت ثروتمند خواهند بود.
هوش مصنوعی: اگر در تاریکی سخن زندگی وجود ندارد، همیشه سبز است زیرا روح به رشد و پرورش خود ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: هر که بخندد و دهنش را باز کند، مانند گلی است که در نسیم بهاری زود پژمرده میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تسبیح او کنند ملایک ز ساق عرش
کو برکشید عرش و هم او گسترید فرش
تر دامنی که ننگ وجودست گوهرش
دریا نشسته خشک لب از دامن ترش
طفل سخن به شیر سگ آلود از آنگهی
کاین شوخ گربه چشم گرفتست در برش
سرگشته شد چو زیبق ناکشته کز تری
[...]
صبح حمایل فلکت آهیخت خنجرش
کآمیخت کوه ادیم شد از خنجر زرش
هر پاسبان که طرهٔ بام زمانه داشت
چون طره سر بریده شد از زخم خنجرش
صبح از صفت چویوسف و مه نیمهٔ ترنج
[...]
هر دم که در صفای رخ یار بنگرد
گردد همه جهان بحقیقت مصورش
چون باز در فضای دل خود نظر کند
بیند چو آفتاب، رخ خوب دلبرش
پروردگار خلق خدایی به کس نداد
تا همچو کعبه روی بمالند بر درش
از مال و دستگاه خداوند قدر و جاه
چون راحتی به کس نرسد خاک بر سرش
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.